کلمه جو
صفحه اصلی

شاه نشین


مترادف شاه نشین : تخت، صدر، کرسی، مقصوره، پایتخت

فارسی به انگلیسی

alcove, dais, stand, bay

dais, alcove, bay


alcove, dais, stand


فارسی به عربی

کوة

مترادف و متضاد

alcove (اسم)
شاه نشین، الاچیق

تخت، صدر، کرسی، مقصوره


پایتخت


فرهنگ فارسی

۱ - محل نشستن شاه و امیر در اطاق ۲ - کرسی پادشاه . ۳ - قسمتی از اطاق بزرگ که سطح آن بالاتر از قسمتهای دیگر است و بزرگان در آن نشینند صدر .

فرهنگ معین

(نِ ) (اِمر. ) ۱ - تخت ، جای نشستن شاه . ۲ - قسمتی از اتاق که سطح آن بالاتر از قسمت های دیگر بود، مخصوص نشستن بزرگان .

لغت نامه دهخدا

شاه نشین. [ ن ِ ] ( اِ مرکب ) پیشگاه. صدر. هر قسمت برتر از قسمتهای دیگر تالار یا اطاق که تخصیص به بزرگان داشته باشد و آن جایی است چون محراب که در قسمت صدر اطاق سازند چنانکه در حمام نیز باشد. قسمت پیش تالار که زمین آن بلندتر از زمین قسمتهای دیگر است و صدر همان است. ( از فرهنگ نظام ). || رواق و ایوانی برجسته تر از سطح کوشک و قصر که شخص پادشاه در آنجا جلوس میکند. ( ناظم الاطباء ). محلی از عمارات که شاه در آن نشیند. ( انجمن آرا ). شاهنیشین معرب کلمه است. ( دزی ج 1 ص 717 ). محل نشستن پادشاهان. ( از برهان ) ( فرهنگ نظام ). نشستنگاه پادشاه و کرسی پادشاه. ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ) :
شاهنشین چشم من تکیه گه خیال تست
جای شه است چشم من بی تو مباد جای تو.
حافظ.
کمر خدمت دل باز نخواهی کردن
گر بدانی که در این شاه نشین میباشد.
صائب ( از آنندراج ).
|| نوعی از عمارت. ( برهان قاطع ) ( انجمن آرا ). نوعی از عمارت باشد که یک طرف او پنج یا هفت در بود و باقی اطراف او هم درها باشد. ( آنندراج ). چون در قدیم درهای چنین اطاقی را ارسی میگفتند. گاه از باب تسمیه کل به جزء اطاقی را که دارای چنین درهایی بود «ارسی » میخواندند. ( از فرهنگ فارسی معین ذیل ارس ). || هر رواق و ایوان و پیش طاق و بالاخانه عمارت طولانی. ( ناظم الاطباء ). || بساط و فرش قیمتی و گرانبها. ( فرهنگ نظام ) ( برهان قاطع ). بساط گرانمایه. ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ).

شاه نشین. [ ن ِ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان طارم بالا بخش سیردان شهرستان زنجان. دارای 389 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات. پنبه. انار و گردو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

شاه نشین. [ ن ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نیربخش مرکزی شهرستان اردبیل. دارای 609 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و حبوبات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

شاه نشین. [ ن ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کرانی شهرستان بیجار. دارای 840 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات دیم ، لبنیات و انگور است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

شاه نشین. [ن ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رود زر بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز. دارای 100 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).


شاه نشین . [ ن ِ ] (اِخ ) (کوه ...) نام یکی از کوههای جنوبی لاهیجان به شمال ایران . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 170).


شاه نشین . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نیربخش مرکزی شهرستان اردبیل . دارای 609 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات و حبوبات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


شاه نشین . [ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان رود زر بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز. دارای 100 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


شاه نشین . [ ن ِ ] (اِ مرکب ) پیشگاه . صدر. هر قسمت برتر از قسمتهای دیگر تالار یا اطاق که تخصیص به بزرگان داشته باشد و آن جایی است چون محراب که در قسمت صدر اطاق سازند چنانکه در حمام نیز باشد. قسمت پیش تالار که زمین آن بلندتر از زمین قسمتهای دیگر است و صدر همان است . (از فرهنگ نظام ). || رواق و ایوانی برجسته تر از سطح کوشک و قصر که شخص پادشاه در آنجا جلوس میکند. (ناظم الاطباء). محلی از عمارات که شاه در آن نشیند. (انجمن آرا). شاهنیشین معرب کلمه است . (دزی ج 1 ص 717). محل نشستن پادشاهان . (از برهان ) (فرهنگ نظام ). نشستنگاه پادشاه و کرسی پادشاه . (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) :
شاهنشین چشم من تکیه گه خیال تست
جای شه است چشم من بی تو مباد جای تو.

حافظ.


کمر خدمت دل باز نخواهی کردن
گر بدانی که در این شاه نشین میباشد.

صائب (از آنندراج ).


|| نوعی از عمارت . (برهان قاطع) (انجمن آرا). نوعی از عمارت باشد که یک طرف او پنج یا هفت در بود و باقی اطراف او هم درها باشد. (آنندراج ). چون در قدیم درهای چنین اطاقی را ارسی میگفتند. گاه از باب تسمیه ٔ کل به جزء اطاقی را که دارای چنین درهایی بود «ارسی » میخواندند. (از فرهنگ فارسی معین ذیل ارس ). || هر رواق و ایوان و پیش طاق و بالاخانه ٔ عمارت طولانی . (ناظم الاطباء). || بساط و فرش قیمتی و گرانبها. (فرهنگ نظام ) (برهان قاطع). بساط گرانمایه . (ناظم الاطباء) (انجمن آرا).

شاه نشین . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرانی شهرستان بیجار. دارای 840 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات دیم ، لبنیات و انگور است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


شاه نشین . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان طارم بالا بخش سیردان شهرستان زنجان . دارای 389 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات . پنبه . انار و گردو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


فرهنگ عمید

۱. جای نشستن شاه در اتاق.
۲. قسمتی از یک اتاق بزرگ که شبیه ایوان ساخته می شد اما به طرف حیاط در نداشت، غرفۀ داخل اتاق.

دانشنامه عمومی

شاه نشین در معماری ایرانی قسمتی است که در شمال اندرونی قرار می گرفته و آفتاب خور بوده، بزرگتر و به آن سه دری یا پنج دری نیز گفته می شود. شاه نشین اتاقی است با ارتفاع نسبتاً بلند که معمولاً ارتفاع آن دوبرابر دیگر اتاق های خانه بود، در قسمت بالای این ارتفاع، سقف نیم گنبدی قرار می گرفت و چون ارتفاع زیاد بود باعث خنک شدن اتاق می شد.
تو رفتگی داخل پنج دری ها است که کمی از سطح زمین بالاتر بوده و معمولاً بزرگ خانه یا مهمان در آن می نشینند.
یک فضای تو رفته با سقف نیم گنبدی با فضایی مانند یک طاقچه گود، که در این معنی آن را نشیمن نیز می خوانند.
بخشی از تالار که بلندتر از دیگر قسمت هاست.
شاه نشین هم چنین نام قله ای است بر روی خط الراس سراسری توچال، شاه نشین در غرب قله توچال قرار گرفته و از ایستگاه ۷ تله کابین توچال هم قابل دسترسی است. ارتفاع شاه نشین ۳۸۷۶ متر است.
شاه نشین ها با تزئینات خاصی نظیر نقاشی، شیر و شکر در زیر گنبد و در زمان قاجار با آیینه کاری همراه بود. گچ بری های نفیس به همراه تندبری ها در اطراف اجاق و نقاشی های شیشه ها نیز از جمله این تزئینات به شمار می رفت. یک ارسی (پنجره) بالا رو، با شیشه های رنگی همراه با الحاقات مربوط به آن نیز در اتاق شاه نشین وجود داشت که اغلب سه دری یا پنج دری بود.
درست در مقابل شاه نشین یک حوض بزرگ ساخته می شد و چون آب ذاتاً خنک است، باعث می شد هوای مطبوعی در اتاق جریان یابد؛ به این ترتیب که هوای داغ به سمت بالا و طاق نیم گنبدی می رفت و هوای سرد بین شاه نشین و حوض در جریان بود.
از سوی دیگر به دلیل آنکه شاه نشین آفتاب خور و مایل به حوض است، اشعه های آفتاب که به سطح آب برخورد می کرد، با زاویه ای شکسته شده و به ارسی برخورد می کرد و باعث می شد، صفحه ای با شیشه های رنگی منقوش روی سقف انعکاس یابد و همانند پروانه هایی در بالای سقف با حرکت آب به حرکت درآید. همچنین هم زمان با تغییر جهت آفتاب، با برخورد نور به شیشه های ارسی، فرش رنگینی در کف زمین ایجاد می شد.

نام روستایی در 20 کیلومتری شرق شهرستان هفتکل در استان خوزستان است.


پیشنهاد کاربران

شاه نشین در معماری ایرانی کاربردهای زیر را دارد:
تو رفتگی داخل پنج دری ها است که کمی از سطح زمین بالاتر بوده و معمولاً بزرگ خانه یا مهمان در آن می نشینند.
یک فضای تو رفته با سقف نیم گنبدی با فضایی مانند یک طاقچه گود، که در این معنی آن را نشیمن نیز می خوانند.
بخشی از تالار که بلندتر از دیگر قسمت هاست. [۱]
شاه نشین هم چنین نام قله ای است بر روی خط الراس سراسری توچال، شاه نشین در غرب قله توچال قرار گرفته و از اسیتگاه ۷ تله کابین توچال هم قابل دسترسی است. ارتفاع شاه نشین ۳۸۷۶ متر است.
این یک نوشتار خُرد معماری است. با گسترش آن به ویکی پدیا کمک کنید.
پانویس [ویرایش]
↑ دایرة المعارف معماری و شهر سازی ( =صفحه ۳۷۲ )
منابع [ویرایش]
سید ابوالقاسم سید صدر. چاپ اول، چاپخانه مروی، زمستان ۱۳۸۱
[نهفتن]
ن • ب • و
معماری ایران
عناصر
بازار باغ عصارخانه کبوترخانه مناره کاخ کاروانسرا حمام پل آب انبار کوچه قلعه مصلی تکیه مدرسه مقبره مسجد قنات آشپزخانه اسلیمی تابستان نشین بام بادگیر باغچال تاقچه تالار توالت و حمام حوض حیاط دالان رسمی بندی زمستان نشین ساباط سرابستان سرداب سکو شاه نشین غلام گردش مقرنس نشیمن هشتی پنج دری پنج کاسه ای چار سو گنبد ( معماری ) کاربندی کاریز کنگره گوشواره یخدان گودال باغچه یزدی بندی سردر حرم شبستان دارالشتا
شیوه ها
پارسی پارتی خراسانی رازی آذری اصفهانی
نظریه ها
سبک سنتی شهرسازی ایرانی
دوره ها
هخامنشیان ساسانی صفوی زندیه قاجار معاصر
رده:معماری ایران
رده: معماری ایرانی

شاه نشین[ اصطلاح املاک]یکی از پرکاربردترین اصطلاحات رایج در املاک، "شاه نشین" می باشد. کمتر با این عبارت برخورد کرده ایم؛ اما اگر در معنای لغوی آن دقیق شوید، متوجه می شوید که به چه قسمتی در آپارتمان ها یا ویلاها، شاه نشین گفته می شود.
شاه نشین به معنای یک مکان است که بالاترین جایگاه را در ساختمان دارد. زیباترین طراحی داخلی برای قسمت شاه نشین در ساختمان انجام می شود. معمولاً شاه نشین را در بالاترین قسمت یک ساختمان به طور مثال در ویلای دوبلکس یا تریبلکس می سازند. نمای پنجره ها، دسترسی به نور طبیعی آفتاب، بالکن یا تراس، دسترسی به منظره بیرون همگی از ویژگی های شاه نشین در ویلا هستند.
از طرف دیگر، مکانی که در ویلا به عنوان شاه نشین در نظر گرفته می شود، زیباترین مبلمان ها و وسایل تزئینی را دارد. این قسمت می تواند به طور مجزا یک مکان برای استراحت زندگی یا برگزاری میهمانی ها تلقی شود. برای شاه نشین در ویلا معمولاً تراس و بالکن هم در نظر گرفته می شود تا یک واحد کامل به نظر برسد.
اگر برای خرید ویلا در شمال مراجعه کردید و یک قسمت بسیار زیبا به شما به عنوان شاه نشین معرفی شد در حقیقت، همین مکان بوده است. با این اصطلاحات رایج در املاک باید بهتر آشنا باشید.



کلمات دیگر: