مترادف سازش کردن : صلح کردن، آشتی کردن، رفع اختلاف کردن، توافق کردن، به موافقت رسیدن، مصالحه کردن، سازگارشدن، اصلاح کردن
متضاد سازش کردن : ناسازگاری کردن، مخالفت کردن
to compound, to agree, to put up, to collude
agree, compromise
صلح کردن، آشتی کردن، رفع اختلاف کردن، توافق کردن، به موافقترسیدن، مصالحه کردن، سازگارشدن، اصلاح کردن ≠ ناسازگاری کردن، مخالفت کردن