کلمه جو
صفحه اصلی

زبان محلی

فارسی به انگلیسی

dialect, idiom, vernacular

مترادف و متضاد

dialect (اسم)
لهجه، گویش، زبان محلی

فرهنگ فارسی

زبان مخصوصی که در یک ده یا بلوک باشد

لغت نامه دهخدا

زبان محلی. [ زَ ن ِ م َ ح َل ْ لی ]( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبان مخصوصی که در یک ده یا بلوک باشد. ( فرهنگ نظام ). رجوع به زبان ولایتی شود.

دانشنامه عمومی

زبان محلی یا گویش محلی (انگلیسی: Vernacular) زبان یا گویش بومی (اغلب محاوره ای یا غیر رسمی) یک جمعیت مشخص است؛ به ویژه وقتی که متمایز از گونه ادبی، ملی یا معیار آن زبان یا زبان میانجی ای باشد که مورد استفاده جمعیت ساکن آن منطقه یا کشور قرار می گیرد. برخی زبان شناسان «زبان محلی» و «گویش غیر معیار» را به صورت مترادف به کار می برند.
گویش
زبان نخست
فولکلور
فهرست معانی
زبان عامیانه
زبان معیار


کلمات دیگر: