کلمه جو
صفحه اصلی

سانسور


مترادف سانسور : تفتیش، کنترل، ممیزی، حذف، قیچی

فارسی به انگلیسی

bowdlerization, censorship, blackout, censure

blackout, censorship, censure


فارسی به عربی

رقابة

مترادف و متضاد

censorship (اسم)
سانسور، سانسور عقاید

تفتیش، کنترل، ممیزی


حذف


قیچی


۱. تفتیش، کنترل، ممیزی
۲. حذف
۳. قیچی


فرهنگ فارسی

( اسم ) تفتیش و مراقبت در مطالب کتب جراید فیلمها نمایشنامه ها بوسیله دولت و حذف مطالبی که ضد منافع دولت است .

نظارت دولت بر آثار مکتوب و نمایشی متـ . بررسی 2


فرهنگ معین

(نْ ) [ فر. ] (اِ. )کنترل و بازرسی حاکمیت بر فعالیت سیاسی ، اجتماعی و... خاصه فرهنگی ، بررسی (فره ).

لغت نامه دهخدا

سانسور. ( فرانسوی ، اِ ) ممیزی و تفتیش مطبوعات و مکاتیب و نمایش ها. این کلمه در زبان فارسی با افعال معین چون کردن و شدن و چی نسبت بصور زیر آید: سانسور کردن ، سانسور شدن ، سانسورچی.

فرهنگ عمید

تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلم ها، نمایشنامه ها، مطالب روزنامه ها، و مطبوعات و حذف برخی مطالب به صلاح دید آن ها پیش از انتشار.

دانشنامه عمومی

سانسور (به فرانسوی: censure) یا بازکاوی عمل کنترل سخن و انواع دیگر بیان و ابراز وجود انسان ها است. در بسیاری موارد (و نه در همه آن ها) این عمل توسط سازمان های دولتی انجام می شود. انگیزه واضح برای انجام سانسور ایجاد ثبات در جامعه یا بهبود وضعیت آن به گونه ای است که سیطره دولت برامور را محقق کند...................معمولاً واژه سانسور در مواردی که در محیط های عمومی واقع شوند، به کار می رود و در رسمی ترین وجه آن به شکل سرکوب اندیشه توسط تهدیدهای قانونی و جرم انگاری آن ها محقق می شود.
«سانسور اخلاقی» که در طی آن هر مطلب خلاف اخلاق حذف می شود. سانسورچی ارزش های پس زمینه متن را زیر سؤال برده و دسترسی به آن را محدود می کند. از نمونه های آن می توان به تصاویر مستهجن اشاره کرد.
«سانسور نظامی» فرایند نگهداری از اطلاعات نظامی و تاکتیک های نظامی است که می بایست به صورت محرمانه و دور از تیررس دشمن صورت پذیرد. از این روش در مبارزه با جاسوسی و در واقع افشای اطلاعات نظامی استفاده می شود همچنین سانسور نظامی می تواند موردی مانند ایجاد محدودیت در پخش اطلاعات در مورد عملیات های نظامی مانند جنگ عراق را دربربگیرد. مثلاً در جنگ عراق دولت آمریکا عکس برداری و فیلم برداری از سربازان کشته شده و پخش آن در رسانه ها را محدود می کرد.
«سانسور سیاسی» در واقع روشی است که طی آن دولت اطلاعات را از مردم مخفی می کند. هدف جلوگیری از ایجاد فضای آزادی بیانی است که ممکن است منجر به شورش شود. دولت های مردم سالار معمولاً سانسور سیاسی را آشکارا ناپسند می دانند اما به صورت مخفیانه به آن دست می زنند. هرگونه نارضایتی در مورد دولت به عنوان یک نقطه ضعف در نظر گرفته می شود که می تواند حربه ای را در اختیار دشمن قرار دهد. تاکتیک های مبارزه هم به صورت مخفی هستند: به رسوایی واترگیت رجوع کنید.
«سانسور مذهبی» در مورد هرگونه متنی که مخالف یک عقیده خاص است اعمال می شود معمولاً مذاهب غالب محدودیت هایی را بر مذاهب ضعیف تر اعمال می کند. همچنین ممکن است مذهبی عقاید مذهب دیگری را در خلاف جهت خود ببیند و از اشاعه آن ها جلوگیری کند.
«سانسور شرکتی» نوعی از سانسور است که در طی آن شرکت ها از افشای اطلاعات مربوط به وضعیت اقتصادی و بازرگانی شرکت که آن را به صورت منفی جلوه می دهد خودداری می کنند. شرکت های خصوصی که در «تجارت» مطبوعات نقش دارند گاهی از افشای اطلاعات درآمد تبلیغاتی شان یا ارزش سهام شان دربازار بورس خودداری می کنند تا وجهه خود را خوب و مناسب جلوه دهند.
همچنین معمولاً بحث راجع به سانسور شامل ابزارهای کمتر رسمی کنترل عواطف، توسط محروم کردن چندین اندیشه از وسایل ارتباط جمعی نیز، می شود.
آنچه که سانسور می شود، می تواند از کلمات خاص تا کل مفهوم تغییر کند که ممکن است تحت تأثیر نظام ارزشی قرار داشته باشد.
عبارت های تقریباً هم معنی ماست مالی و sanitization (حذف) به نوع خاصی از سانسور از طریق حذف اشاره دارد که با هدف پاکسازی نمود حقایق یا موارد خاصی که پیش از آن دانسته هستند اما با دیدگاه سانسورچی در تضاد و تناقض هستند انجام می گیرد.

دانشنامه آزاد فارسی

سرکوبِ اقتدارگرایانۀ آنچه غیر اخلاقی، بدعت گذارانه، خرابکارانه، افتراآمیز و مخلّ امنیت حکومت یا به شکلی دیگر توهین آمیز تلقی شود. سانسور عموماً در رژیم های توتالیتر و ایدئولوژیک، شدیدتر است. در ۲۱۳پ م،شی هوانگ دی اولین امپراتور سلسلۀ چین فرمان داد تا همۀ کتاب های تاریخ نابود شود تا کسی قادر به انتقاد نباشد. در انگلستان، در دوران خاندان تیودور و استوارت، پادشاه انحصار بر نشر را حق خود اعلام کرد و تا ۱۶۹۵ هرگونه نشری فقط با مجوز امکان پذیر بود. در دوران جنگ نیز معمولاً سانسور بیشتری اعمال می شود و رسانه های گروهی تاحدودی خودسانسوری می کنند. مثلاً در دورۀ جنگ خلیج فارس (۱۹۹۱) که ارتش ایالات متحده دسترسی به میدان جنگ را در کنترل داشت، فقط گزارشگران به خصوصی اجازۀ ورود به صحنۀ جنگ را داشتند و رفت وآمد آن ها نیز محدود بود. به موجب میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران در ۱۳۵۴ش بدان ملحق شده است، هیچ کس را نمی توان به مناسبت عقایدش مورد مزاحمت و ارعاب قرار داد، و هرکس حق آزادی بیان دارد و این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعۀ اطلاعات و افکار از هر قبیل، بدون توجه به سرحدات، خواه شفاهی یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری، است. تنها در دو مورد ممکن است به موجب قانون محدودیت های معینی ضرورت یابد که عبارت اند از احترام به حقوق یا حیثیت دیگران؛ حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت و یا اخلاق عمومی. طبق اصل نوزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این ها سبب امتیاز نخواهد بود. اصل ۲۴ نیز نشریات و مطبوعات را در بیان مطالب، تا آن جا که مخل به مبانی اسلامی یا حقوق عمومی نباشند، آزاد دانسته است.

فرهنگستان زبان و ادب

{censorship, censure (fr. )} [عمومی] نظارت دولت بر آثار مکتوب و نمایشی متـ . بررسی 2

نقل قول ها

سانسور (به فرانسوی: censure) (به انگلیسی: Censorship) عمل کنترل سخن و انواع دیگر بیان و ابراز وجود انسان ها است.
• «حالا جامعه ای که هرگز از وزیدن عطر آزادی بیان بهره نبرده و نگذاشته اند در این هوا تنفسی عمیق برباید، پیش بینی فضای بعد از وفات سانسور، ساده نیست. حذف سانسور به صورت مرحله به مرحله هم شبیه انتقال دریای خزر به کویر لوت است، توسط یک نفر و با یک قاشق چای خوری! هیولای زایای سانسور هزار دردسر دارد و تنها رهایی کتاب و کلمه از قلعه قیچی نیست. سانسور پیرایشی را بزنند، سانسور آرایشی جای آن را خواهد گرفت و به عکس. کل جامعه باید آزاد شود و گرنه فریاد زدن زیر آب، هیچ ساحلی را به ما نزدیک نمی کند. آیا گرانی و نایاب شدن کاغذ و فیلم و زینک در نیمه دوم دهه شصت، نوعی سانسور نبود؟ آیا نبود سامانه توزیع کتاب طی پنج دهه اخیر، سانسور نبوده و نیست؟ ورشکستگی خزنده و یاس مالی و اقتصادی اکثر ناشرین، سانسور نیست؟ تعویض شغل بعضی ناشرین، مولود سانسور تحمیلی نیست؟ معضلات مالی اهل قلم، همان غم نان، چه اسمی دارد؟ ناامیدی نسل جوان از عدم چاپ آثارشان، بی آنکه ناشرین مقصر باشند، سانسور نیست؟ تهدید و عدم امنیت و احضار اهل قلم، سانسور نیست؟ اتلاف وقت و سوخت هزینه و راکد ماندن سرمایه ناشر، چه نامی دارد؟ آیا عدم اعتماد اهل مطالعه به آثار سانسور شده، نوعی سانسور تحمیلی نیست؟» -> سید علی صالحی
• «سانسور کتاب، تجاوز به فرزند معنوی نویسنده و مترجم است.» -> سروش حبیبی
• «برای سوزاندن یک کتاب بیش از یک راه وجود دارد… برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتابها را سوزاند. کافیست کاری کنید مردم آنها را نخوانند… هر اقلیتی فکر می کند حق دارد، اجازه دارد، وظیفه دارد (روی هر چه نمی پسندد) نفت بریزد و کبریت بکشد. هر ویراستار ابلهی که خود را منبع شوربای ادبیات بی مایهٔ امروز می پندارد، گیوتین اش را آماده می کند و می خواهد سر هر نویسنده ای که جرات کند کمی بلندتر از زمزمه سخن بگوید یا چیزی بالاتر از لالایی بنویسد را از تن جدا کند… من به تازگی فهمیدم که چند ویراستار کیوبیک نشین در انتشارات بالانتین، از ترس آلوده شدن جوانان، ذره ذره، هفتاد و پنج قسمت مختلف کتاب فارنهایت ۴۵۱ را سانسور کرده اند. چند دانشجو که این داستان، که به پدیدهٔ سانسور و کتاب سوزان در آینده می پردازد را خوانده بودند، برای من نامه نوشتند و مرا از این طنز بدیع با خبر کردند…» -> ری بردبری
• «به گواهی تاریخ، تا به حال هیچ حکومتی به این دلیل سرنگون نشده که به مخالفان خود امکان بروز و ظهور عقایدشان را داده است. هر حکومتی که تا به حال سرنگون شده، به دلیل روش های دیکتاتورمآبانه و مبتنی بر خفقان و سانسور و عدم اجازه بروز و ظهور به عقاید مخالف بوده است، نه چیز دیگر.» -> حسین ابوترابیان

پیشنهاد کاربران

نهان سازی، سرپوش گذاری، ماست مالی، لاپوشانی! - قایم، مخفی، غیب، محو، ناپدید
مثال: قسمتی از این نمایش سانسور شده است>>> قسمتی از این نمایش ماست مالی ( لاپوشونی ) شده است.

تخریب کردن، کسی را سیاه کردن، پنهان کردن حقیقت

سانسور
واگُزینی

پنهان کردن حقیقت - براس مثال در فیلم ها بوسیدن و بقل کردن را سانسور می نمایند

censorship

پالایگری
آلایگیری


کلمات دیگر: