simple-heartedness
ساده دلی
فارسی به انگلیسی
naiveté, naïveté, simplicity
مترادف و متضاد
سادگی، فروتنی، ساده لوحی، بی الایشی، ساده دلی، بسیطی
سادگی، ساده لوحی، بی ریایی، ساده دلی
ساده لوحی، ساده دلی
فرهنگ فارسی
ساده دل بودن سلیم دلی صاف صادقی مقابل عیاری .
لغت نامه دهخدا
ساده دلی. [ دَ / دِ دِ ] ( حامص مرکب ) ساده دل بودن. ساده بودن. سلیم دلی. صاف صادقی. مقابل عیاری :
عجب از قیصرم آید که بدان ساده دلی است
کو، ز مسعود پراندیشه و غوغا نشود.
خبری از بر آن دلبر عیار بیار.
عجب از قیصرم آید که بدان ساده دلی است
کو، ز مسعود پراندیشه و غوغا نشود.
منوچهری.
خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست خبری از بر آن دلبر عیار بیار.
حافظ.
|| نادانی. ( شرفنامه منیری ). بی عقلی. خفیف عقل بودن. ابلهی. احمقی.فرهنگ عمید
۱. ساده دل بودن، سادگی و صداقت.
۲. زودباوری.
۲. زودباوری.
کلمات دیگر: