مترادف سبقت : پیشدستی، پیشی، تقدم، مسابقه، پیشی گرفتن
برابر پارسی : پیشی، پیشی گرفتن، پیشیگرفتن، گذشتن
precedence, lead, overtaking and passing
lead
۱. پیشدستی، پیشی، تقدم، مسابقه
۲. پیشی گرفتن
پیشدستی، پیشی، تقدم، مسابقه
پیشی گرفتن
۱. پیشی؛ تقدم.
۲. پیشدستی.
۳.پیشروی.
〈 سبقت جستن: (مصدر لازم) پیشی جستن.
〈 سبقت گرفتن: (مصدر لازم) پیشی گرفتن؛ پیش افتادن.
پیشیگرفتن، پیش