کلمه جو
صفحه اصلی

زخم بند

فارسی به انگلیسی

bandage, dresser, dresser(of wounds), dressing

dresser(of wounds), dressing, bandage


bandage, dresser


مترادف و متضاد

ligature (اسم)
بار، بند، نوار، رشته، خط ارتباط، شریان بند، رباط، کلید کوک سازهای زهی، بخیه زنی، زخم بند، شریان بندی، خط پیوند، دو یا چند حرف متصل بهم


کلمات دیگر: