مترادف سبقت گرفتن : پیشی گرفتن، پیش افتادن، جلو زدن ، پیش دستی کردن
متضاد سبقت گرفتن : عقب افتادن
to overtake and pass
cap, outdistance, outmatch, overhaul
پیشی گرفتن، پیش افتادن، جلو زدن ≠ عقبافتادن
۱. پیشی گرفتن، پیش افتادن، جلو زدن ≠ عقبافتادن
۲. پیشدستی کردن