کلمه جو
صفحه اصلی

زمان حال

فارسی به انگلیسی

present, present tense, nonce, now

nonce, now


فارسی به عربی

هدیة

مترادف و متضاد

present (اسم)
بخشش، سفته، تحفه، اهداء، عطا، عطیه، هدیه، پیشکش، ره اورد، تقدیم، زمان حال، زمان حاضر، سوقات

present tense (اسم)
زمان حال

دانشنامه عمومی

زمان حال (زبان). زمان حال یا زمان مضارع در زبان فارسی به رویداد یا وجود حالتی (به صورت مثبت یا منفی) در زمان حال یا آینده می پردازد و دارای انواع زیر است:
ساختار: بن مضارع + شناسه «َم، ی، َد، یم، ید، َند»
مثال: رَوَم، رَوی، رَوَد، رَویم، رَوید، رَوند
فعلی که وجود حالتی یا رویداد واقعه ای را به طور قطعی در زمان حال یا آیندهٔ نزدیک بیان می کند.به زبان ساده خبری را به ما می دهد.
مثال: می روم، می روی، می رود، می رویم، می روید، می روند

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به زمان حاضر، یا حالت فاعل و مفعول در زمان وقوع فعل را حال یا زمان حال می گویند.
حال در لغت به معنای زمان حاضر ـ برزخ میان پایان گذشته و شروع آینده ـ است.

معنای اصطلاحی حال
در اصطلاح علم نحو به چیزی گفته می شود که حالت و چگونگی فاعل یا مفعول یا هر دو را در جمله بیان می نماید؛ برای مثال " جائنی زید راکبا " یعنی زید در حالی که سواره بود نزد من آمد.

مستندات مقاله
مکارم شیرازی، ناصر، انوارالاصول، ج۱، ص۱۶۵.
فاضل لنکرانی، محمد، ایضاح الکفایة، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷ ؛ خویی، ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، ج۱، ص۲۴۰.
حیدر، محمدصنقورعلی، المعجم الاصولی، ص۴۹۷ ؛ خمینی، روح اله ، مناهج الوصول الی علم الاصول، ج۱، ص۲۱۰.
آخوندخراسانی، محمدکاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۶۲. ؛ جرجانی، محمد بن علی، کتاب التعریفات، ص۳۶.

منبع
...

پیشنهاد کاربران

زمانه ٔ حال

Şimdiki zaman


کلمات دیگر: