زمین پیما
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
مساح، بازبین، مبصر کلاس، نقشه بردار، پیمایشگر، زمین پیما
لغت نامه دهخدا
زمین پیما. [ زَ پ َ / پ ِ ] ( نف مرکب ) مساح. || سیاح. جهانگرد. ( انجمن آرا ). رجوع به ماده بعد شود.
فرهنگ عمید
۱. آن که روی زمین حرکت می کند و از جایی به جای دیگر می رود، جهان گرد.
۲. اندازه گیرندۀ زمین.
۲. اندازه گیرندۀ زمین.
کلمات دیگر: