کلمه جو
صفحه اصلی

شاه تیر

فارسی به انگلیسی

pylon, architrave, girder, trimmer, crossbeam, main beam, summer(tree)

main beam, summer(tree)


فارسی به عربی

عارضة

مترادف و متضاد

pylon (اسم)
در، برج، شاه تیر، پیل یا تیر برق

girder (اسم)
شاهین ترازو، تیر اهن، شاه تیر

king post (اسم)
شاه تیر، تیر بزرگ عمودی شیروانی

mainmast (اسم)
شاه تیر، شاه دگل

فرهنگ فارسی

تیر بزرگتر و ممتاز از انواع خود ٠ سهم٠ یا چوبی بزرگ باشد که سقف خانه را بدان پوشند ٠

لغت نامه دهخدا

شاه تیر. ( اِ مرکب ) تیربزرگتر و ممتاز از انواع خود. سهم. ( منتهی الارب ).
- امثال :
موی را در چشم دیگران می بینید و شاه تیر را در چشم خود نمی بینید.
|| چوبی بزرگ باشد که سقف خانه را بدان پوشند. ( برهان قاطع ). شه تیر. ( از فرهنگ نظام ). تیر بزرگ که بر سقف عمارت نهند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). حمال. فرسب. ( برهان ). || تیر بزرگ ستون خیمه. ( یادداشت مؤلف ). || تیر کشتی. دگل. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. تیر بزرگ.
۲. چوب دراز و ستبر که در سقف خانه کار می گذارند.

دانشنامه عمومی

شاه تیر نوعی تیر حمال در سازه می باشد. رایجترین نوع سطح مقطع مورد استفاده تیر آهن استاندارد IPE می باشد. اما همچنین از تیر آهنهای قوطی شکل و Z شکل و سایر اشکال نیز استفاده می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

شاهْ تیر (girder)
(یا: فَرَسب) تیر اصلی سقف که بارِ تیرهای فرعی را به پایه ها انتقال می دهد. در نظام پوشش سقف های تخت، که تیرها از لحاظ باربری اهمیت دارند، شاه تیر مهم ترین تیر است و بارِ تیرهای مرتبۀ دوم، یا فرعی، را نیز تحمل می کند. ابعاد مقطع این عنصر، به سبب بارِ واردۀ بیشتر، بزرگ تر از بقیۀ تیرهاست. گاهی شاه تیر در فضای داخلی عیان می شود و آن را با تزیینات گوناگون می آرایند.

فرهنگستان زبان و ادب

{centre sill} [حمل ونقل ریلی] سازۀ طولی مرکزی زیر خط نورد که در حکم ستون فقرات زیر شاسی است و بخش عمدۀ ضربات را از یک سر خط نورد به سر دیگر آن منتقل می کند
{girder} [مهندسی عمران] تیر اصلی که بار منتقل شده از تیرهای فرعی و تیرچه ها را به تکیه گاه ها منتقل کند

پیشنهاد کاربران

بالار

شاه تیر:عضو های فلزی افقی اصلی. ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )


کلمات دیگر: