حفلة موسیقیة
ساز و اواز
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
هم اهنگی، کنسرت، ساز واواز، انجمن ساز واواز
فرهنگ فارسی
( ساز و آواز ) آواز توام با صدای ساز
لغت نامه دهخدا
( ساز و آواز ) ساز و آواز. [ زُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) آواز توأم با صدای ساز. و جمعی دیگر گفته اند که ارغنون ساز و آواز هفتاد دختر خواننده و سازنده است که همه یک چیز را بیکبار و بیک آهنگ با هم بخوانند و بنوازند. ( برهان در ماده ارغنون ). || بزن و بکوب. ساز و نوا. ساز و سرور. رجوع به ساز شود.
کلمات دیگر: