کلمه جو
صفحه اصلی

القتال

فرهنگ فارسی

جنگ . ( جنگ را باش . ) از تو آواز القتال رسد و زعد بانگ الامان باشد . ( وحشی بافقی )
مرکب از ال حرف تعریف عربی و قتال مصدر قاتل بمعنی جنگ کردن .

لغت نامه دهخدا

القتال. [ اَ ق ِ ] ( ع صوت ) مرکب از «الَ » حرف تعریف عربی و قتال مصدر قاتَل َ بمعنی جنگ کردن ، و مراد فراخواندن و تشویق بجنگ است. رجوع به قتال شود :
درع حکمت پوشم و بی ترس گویم القتال
خوان فکرت سازم و بی بخل گویم الصلا.
خاقانی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
قتل (۱۷۰ بار)


کلمات دیگر: