کلمه جو
صفحه اصلی

بیذه

فرهنگ فارسی

بمعنی بیذق که معرب بیذه فارسی است

لغت نامه دهخدا

( بیذة ) بیذة. [ب َ ذَ ] ( معرب ، اِ ) بمعنی بیذق که معرب بیذه فارسی است. ( از المعرب جوالیقی ص 82 ). رجوع به بیذق شود.

بیذة. [ب َ ذَ ] (معرب ، اِ) بمعنی بیذق که معرب بیذه ٔ فارسی است . (از المعرب جوالیقی ص 82). رجوع به بیذق شود.



کلمات دیگر: