کلمه جو
صفحه اصلی

طاسه

عربی به فارسی

کاسه , جام , قدح , باتوپ بازي کردن , مسابقه وجشن بازي بولينگ , کاسه رهنما(دستگاه ابزارگيري)


فرهنگ فارسی

طعنه طاسه نیزه که در شکم در آمده

لغت نامه دهخدا

( طاسة ) طاسة. [ طاس ْس َ ] ( ع ص ) طعنة طاسةٌ؛ نیزه ای که در شکم درآمده. ( منتهی الارب ).

طاسة. [ طاس ْس َ ] (ع ص ) طعنة طاسةٌ؛ نیزه ای که در شکم درآمده . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: