کلمه جو
صفحه اصلی

ضارج

فرهنگ فارسی

آبی و نخلی که از پیش از آن بنی سعد بن زید مناه بود و سپس بتصرف رباب و بقولی بتصرف بنی الصیدا از بنی اسد در آمده است

لغت نامه دهخدا

ضارج. [ رِ ] ( اِخ ) جایگاهی است بین مدینه و یمن. ( معجم البلدان ).

ضارج. [ رِ ] ( اِخ ) آبی و نخلی که از پیش ازآن ِ بنی سعدبن زید مناة بود و سپس به تصرف رباب و بقولی بتصرف بنی الصیداء از بنی اسد درآمده است. ( معجم البلدان ). و رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 143 و 144 شود.

ضارج . [ رِ ] (اِخ ) آبی و نخلی که از پیش ازآن ِ بنی سعدبن زید مناة بود و سپس به تصرف رباب و بقولی بتصرف بنی الصیداء از بنی اسد درآمده است . (معجم البلدان ). و رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 143 و 144 شود.


ضارج . [ رِ ] (اِخ ) جایگاهی است بین مدینه و یمن . (معجم البلدان ).



کلمات دیگر: