جاری و روان گردیدن : ظری بطنه رفت شکم او . یا زیرک گردیدن .
ظری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ظری. [ ظَرْی ْ ] ( ع مص ) جاری و روان گردیدن : ظری بطنه ؛ رفت شکم او.
ظری. [ ظَ را ] ( ع مص ) زیرک گردیدن.
ظری. [ ظَ را ] ( ع مص ) زیرک گردیدن.
ظری . [ ظَ را ] (ع مص ) زیرک گردیدن .
ظری . [ ظَرْی ْ ] (ع مص ) جاری و روان گردیدن : ظری بطنه ؛ رفت شکم او.
کلمات دیگر: