کلمه جو
صفحه اصلی

ضامن تن

فرهنگ فارسی

کفیل که ضامن شود که مدیون یا گنهکار را بوقت حاجت بقاضی تحویل کند .

لغت نامه دهخدا

ضامن تن. [ م ِ ن ِ ت َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کفیل. که ضامن شود. که مدیون یا گناهکار را بوقت حاجت بقاضی تحویل کند.


کلمات دیگر: