دختر نوجوان کمان کهنه و قدیمی
عاتقه
فرهنگ اسم ها
فرهنگ فارسی
کمان کهنه سرخ رنگ دختر جوان
لغت نامه دهخدا
( عاتقة ) عاتقة. [ ت ِ ق َ ] ( ع ص ) کمان کهنه سرخ رنگ. ( اقرب الموارد ). رجوع به عاتق و عاتک شود. || دختر جوان. مؤلف اقرب الموارد آرد: در صحاح گوید، جاریة عاتقة یعنی شابة، که به بلوغ رسیده و هنوز به شوی نرفته باشد. ( اقرب الموارد ).
عاتقة. [ ت ِ ق َ ] (ع ص ) کمان کهنه ٔ سرخ رنگ . (اقرب الموارد). رجوع به عاتق و عاتک شود. || دختر جوان . مؤلف اقرب الموارد آرد: در صحاح گوید، جاریة عاتقة یعنی شابة، که به بلوغ رسیده و هنوز به شوی نرفته باشد. (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: