عادت داشتن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) خوگر بودن معتاد بودن .
لغت نامه دهخدا
عادت داشتن. [ دَ ت َ ] ( مص مرکب ) خو گرفتن به چیزی : چنان دانم که بسیار خوردن عادت داری. ( گلستان ).
پیشنهاد کاربران
عادت داشتن یاعادت کردن یعنی I ( tobe/get ) used to فعل ing دار یا object . توجه داشته باشید که برای عادت داشتن از tobe used to استفاده میشه و برای عادت کردن از get usedto استفاده میشه که با تغییر زمان tobe و get تغییر حالت میدن used to سرجاشه تغیر نمیکنه
کلمات دیگر: