ابن عبدر به صاحب این لقب را در ردیف مجانین و دیوانگان شمرده و گوید با دریافت قیراطی آواز میخواند وبا اخذ دانگی خاموش میشد .
طاق البصل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طاق البصل. [ قُل ْ ب َ ص َ ] ( اِخ ) ابن عبدربه صاحب این لقب را در ردیف مجانین و دیوانگان شمرده و گوید با دریافت قیراطی آواز میخواند و با اخذ دانگی خاموش میشد. ( عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 7 ص 172 ).
کلمات دیگر: