نام شهریست که در جنوب اراضی یهودا در میانه زیف و بعلوت واقع بود .
طالم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طالم. [ ل ِ ] ( ع ص ) نان پز. ج ، طلمة. ( منتهی الارب ). خباز. نانوا. || ( اِ ) زرنیخ زرد.
طالم. [ ] ( اِخ ) نام شهری است که در جنوب اراضی یهودا در میانه زیف و بعلوت واقع بود. ( یوشع 15، 24 ) ( قاموس مقدس ).
طالم. [ ] ( اِخ ) نام شهری است که در جنوب اراضی یهودا در میانه زیف و بعلوت واقع بود. ( یوشع 15، 24 ) ( قاموس مقدس ).
طالم . [ ] (اِخ ) نام شهری است که در جنوب اراضی یهودا در میانه ٔ زیف و بعلوت واقع بود. (یوشع 15، 24) (قاموس مقدس ).
طالم . [ ل ِ ] (ع ص ) نان پز. ج ، طلمة. (منتهی الارب ). خباز. نانوا. || (اِ) زرنیخ زرد.
پیشنهاد کاربران
سینی در زبان ملکی گالی بشکرد
کلمات دیگر: