چراغ کم نور ٠عبارت از چراغ بی فروغ ٠کنایه از چراغ کم سو و کم نور . یا آفتاب .
چراغ روز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چراغ روز. [ چ َ / چ ِ غ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغ کم نور. ( آنندراج ). عبارت از چراغ بی فروغ. ( غیاث ). کنایه از چراغ کم سو و کم نور :
خدایا سینه ای بی سوز دارم
دلی همچون چراغ روز دارم.
صرصر آهم چراغ روز را خاموش کرد
موج اشکم آسمان را حلفه هادر گوش کرد.
خدایا سینه ای بی سوز دارم
دلی همچون چراغ روز دارم.
وحید ( از آنندراج ).
|| آفتاب. ( آنندراج ناظم الاطبا ). کنایه از آفتاب. ( غیاث ) : صرصر آهم چراغ روز را خاموش کرد
موج اشکم آسمان را حلفه هادر گوش کرد.
؟ ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: