کلمه جو
صفحه اصلی

حجر حصاه

فرهنگ فارسی

موج دریای مغرب آنرا با ساحل میافکند و مانند چرخ زنان است شربتی از آن بقدر ده حبه دفع سنگ مثانه کند

لغت نامه دهخدا

( حجر حصاة ) حجر حصاة. [ ح َ ج َ رِ ح َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) موج دریای مغرب آنرا با ساحل می فکند. مانند چرخ زنان است. شربتی از آن بقدر ده حبه دفع سنگ مثانه کند. ( نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ).

حجر حصاة. [ ح َ ج َ رِ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) موج دریای مغرب آنرا با ساحل می فکند. مانند چرخ زنان است . شربتی از آن بقدر ده حبه دفع سنگ مثانه کند. (نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ).



کلمات دیگر: