کلمه جو
صفحه اصلی

چراغ کاروان

فرهنگ فارسی

چراغی باشد که کاروانان بر چوبی بلند بر افروزند تا واماندگان و مترددان بروشنائی آن بماوای خود برسند باسانی .

لغت نامه دهخدا

چراغ کاروان. [ چ َ / چ ِ غ ِ کارْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغی باشد که کاروانان بر چوبی بلند برافروزند تا واماندگان و مترددان بروشنائی آن بمأوای خود برسند بآسانی. ( آنندراج ) :
باشد از پروانه امرش درین خلوتسرای
سالکان را خضر پیغمبر چراغ کاروان.
اثر ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: