چراغ آسمان و یا چراغ جهانتاب . آفتاب و مهتاب . یا روشنی جهان .
چراغ جهان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چراغ جهان. [ چ َ / چ ِ غ ِ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغ آسمان و یا چراغ جهانتاب. آفتاب و مهتاب. ( ناظم الاطباء ). || روشنی جهان. خورشید جهان :
بکشت او خداوند را در نهان
چنان پادشاهی چراغ جهان.
بکشت او خداوند را در نهان
چنان پادشاهی چراغ جهان.
فردوسی.
کلمات دیگر: