کلمه جو
صفحه اصلی

ذات الشعاع

فرهنگ فارسی

( اسم ) یکی از آلات رصد قدما است : (( و آلات رصد از کراسی و ذات الحلق و اسطرلابهای تام و نصفی و ذات الشعاع که موجود بود برگرفتم . ) )
یکی از آلات رصد است .

لغت نامه دهخدا

ذات الشعاع. [ تُش ْ ش ُ ]( ع اِ مرکب ) یکی از آلات رصد است : و آلات رصد از کراسی و ذات الحلق و اسطرلابهای تام و نصفی و ذات الشعاع که موجود بود برگرفتم. ( از نسخه ای از جهانگشای جوینی ). ذات المطرقین


کلمات دیگر: