شکافنده سنگ خاره کنایه از قدرت است و صلابت .
خاره در
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خاره در. [ رَ / رِ دَرر ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) شکافنده سنگ خاره. || کنایه از قدرت است و صلابت :
تکاور یکی خاره دری تو گفتی
چو یوز از زمین برجهد کش جهانی.
هبوبش خاره در و باره افکن.
تکاور یکی خاره دری تو گفتی
چو یوز از زمین برجهد کش جهانی.
منوچهری.
برآمد بادی از اقصای بابل هبوبش خاره در و باره افکن.
منوچهری.
کلمات دیگر: