صفحه اصلی
داخال
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دار خان
لغت نامه دهخدا
داخال. ( اِ ) دارخال. فدان تازه که غرس کنند. دال خال. ( شعوری ج 1 ورق 419 ).
کلمات دیگر: