عمل خارج خوان . بر خلاف اصول خواندن
خارج خوانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خارج خوانی. [ رِ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) عمل خارج خوان. برخلاف اصول خواندن مُغَنّی. || خواندن فقها درس را شفاهی و بیرون از سطوح یعنی بمرحله ای رسیدن که دوره سطح تمام گشته است و استاد مسائل را فی المجلس و بدون در نظر گرفتن کتاب خاصی طرح می کند و سپس شروع ببحث و گفتگو می شود.
کلمات دیگر: