کلمه جو
صفحه اصلی

قجور

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان حومه بخش تکاب شهرستان مراغه واقع در ۳ هزار گزی خاور تکاب و سه هزار گزی خاور راه ارابه رو تکاب به شاهین دژ و بیجار معتدل مالاریائی است سکنه آن ۴۴۳ تن است .

لغت نامه دهخدا

قجور. [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج . در 28000گزی جنوب باختر دیواندره و 8000 گزی شوسه ٔ سنندج به سقز واقع است و موقع آن کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 210 تن است . آب آن از رودخانه و چشمه است . محصولات آنجا غلات ، حبوبات ، لبنیات ، توتون و قلمستان است و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


قجور. [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش تکاب شهرستان مراغه . واقع در 3هزارگزی خاور تکاب و 3هزارگزی خاور راه ارابه رو تکاب به شاهین دژ و بیجار، معتدل و مالاریائی است . سکنه ٔ آن 443 تن است . آب آن از چشمه سارها و محصولات آن غلات و بادام و حبوبات و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی گلیم بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قجور. [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار. در 18000گزی جنوب خاوری حسن آباد سوگند، کنار راه فرعی اتومبیل رو بیجار به زنجان واقع و موقع آن کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 300 تن است . آب آن از چشمه و قنات و محصولات آنجا غلات ، دیم ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است . راه مالرو و قلعه خرابه ای دارد که در دو محل نزدیک بهم واقع شده است . پل روی رودخانه ٔ قزل اوزان در هزارگزی خاوری آبادی واقع است . در وقایع آذربایجان پل مذکور بوسیله ٔ دمکراتها خراب گردید. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


قجور. [ ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار. در 18000گزی جنوب خاوری حسن آباد سوگند، کنار راه فرعی اتومبیل رو بیجار به زنجان واقع و موقع آن کوهستانی و سردسیر و سکنه آن 300 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصولات آنجا غلات ، دیم ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. راه مالرو و قلعه خرابه ای دارد که در دو محل نزدیک بهم واقع شده است. پل روی رودخانه قزل اوزان در هزارگزی خاوری آبادی واقع است. در وقایع آذربایجان پل مذکور بوسیله دمکراتها خراب گردید. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

قجور. [ ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش دیواندره شهرستان سنندج. در 28000گزی جنوب باختر دیواندره و 8000 گزی شوسه سنندج به سقز واقع است و موقع آن کوهستانی و سردسیر و سکنه آن 210 تن است. آب آن از رودخانه و چشمه است. محصولات آنجا غلات ، حبوبات ، لبنیات ، توتون و قلمستان است و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

قجور. [ ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش تکاب شهرستان مراغه. واقع در 3هزارگزی خاور تکاب و 3هزارگزی خاور راه ارابه رو تکاب به شاهین دژ و بیجار، معتدل و مالاریائی است. سکنه آن 443 تن است. آب آن از چشمه سارها و محصولات آن غلات و بادام و حبوبات و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی گلیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

قجور ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
قجور (بیجار)
قجور (تکاب)
قجور (خدابنده)


کلمات دیگر: