کلمه جو
صفحه اصلی

ایران شناس

فرهنگ فارسی

( اسم ) دانشمندی غیر ایرانی که در باب ایران و ایرانیان تحقیق و تتبع کند .
دانشمندی غیر ایرانی که در باب ایران و ایرانیان تحقیق و تتبع کند .

لغت نامه دهخدا

ایرانشناس. [ ش ِ ] ( نف مرکب ) دانشمندی غیرایرانی که در باب ایران و ایرانیان تحقیق و تتبع کند. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

دانشمند و نویسنده ای (معمولاً غیر ایرانی ) که در مورد اوضاع جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، و اجتماعی ایران اطلاعات کامل داشته باشد.


کلمات دیگر: