میختن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) شاشیدن بول کردن .
لغت نامه دهخدا
میختن. [ ت َ ] ( مص ) شاشیدن که کمیزیدن نیز گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شاشیدن و بول کردن. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). بول کردن. ادرار کردن. شاش کردن. شاشیدن. آب تاختن ، مصدر دیگر آن میزش و میزیدن است. ( یادداشت مؤلف ). به معنی بول کردن باشد. ( فرهنگ جهانگیری ) :
پلنگ هجر چون زد پنجه بر من
چو موش از بام بر من میخت ایام.
پلنگ هجر چون زد پنجه بر من
چو موش از بام بر من میخت ایام.
عمیدلوبکی.
|| دفع فضول ( غایط ) از مخرج. استفراغ غائط. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به میزیدن شود.فرهنگ عمید
= میزیدن
میزیدن#NAME?
کلمات دیگر: