کلمه جو
صفحه اصلی

نخوش

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) آنچه که نخوشد آنچه خشک نشود. ۲ - ( اسم ) سیاه داروکرمه البیضائ هزارجشان.

لغت نامه دهخدا

نخوش. [ ن َ ] ( اِ ) سیاه دارو را گویند که تاک دشتی باشد و به عربی کرمةالبیضاء خوانند و نخوش به جهت آن گویندش که میوه آن در زمستان خشک نشود و عنب الحیة میوه آن است. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).


کلمات دیگر: