کلمه جو
صفحه اصلی

متماتر

فرهنگ فارسی

با هم کشنده

لغت نامه دهخدا

متماتر. [ م ُ ت َ ت ِ ] ( ع ص ) با هم کشنده. ( آنندراج )( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مشغول به کشیدن این طرف و آن طرف. ( ناظم الاطباء ). || آتش که پی در پی فروریزد از آتش زنه. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). اخگرهایی که از آتش ، اینجا و آنجا پرد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تماتر شود.


کلمات دیگر: