کلمه جو
صفحه اصلی

متناد

فرهنگ فارسی

پراکنده شونده

لغت نامه دهخدا

متناد.[ م ُ ت َ نادد ] ( ع ص ) پراکنده شونده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). || پراکنده. ( ناظم الاطباء ). متفرق. ( از اقرب الموارد ). || از هم گریزنده و رمنده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). فرار کرده و گریخته بطور پریشان و بی ترتیب. ( ناظم الاطباء ). متخایف و متنافر. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تناد شود.


کلمات دیگر: