حافظه کوتاه مدت به حافظهٔ ما از رویدادهایی اشاره دارد که ظرف چند ثانیهٔ گذشته اتفاق افتاده است. از باب نظری استدلال شده که مهم است میان حافظهٔ کوتاه مدت از یکسو و حافظهٔ بلند مدت از سوی دیگر تمیز داده شود. جوهر این تمییز نظری در اصطلاح «حافظهٔ اولیه» و «حافظهٔ ثانویه» جیمز نهفته است. طبق نظر جیمز (۱۸۹۰) حافظهٔ اولیه با اطلاعاتی سروکار دارد که پس از پردازش در هوشیاری باقی می ماند و بدین ترتیب بخشی از حال روانی فرد را تشکیل می دهد. برعکس، حافظهٔ دراز مدت با اطلاعاتی دربارهٔ رویدادها سروکار دارد که هوشیاری را ترک کرده اند و بدین ترتیب بخشی از گذشتهٔ روانی فرد را تشکیل می دهد. حافظه کوتاه مدت یکی از سه نوع حافظه ای می باشد که مغز انسان ها به کمک آن به پردازش داده ها دست می زند. حافظه کوتاه مدت داده هایی است که به روش های مختلف وارد پردازش شده اند مانند:
داده های حسی (احساس، دیدن و..)
مرور داده های مربوط به حافظه بلند مدت
داده های مربوط به پردازش در حال انجام را در مدت زمان کوتاهی نزدیک به سی ثانیه می تواند در خود نگه دارد.
دربارهٔ چگونگی کارکرد حافظه کوتاه مدت همچنان بحث های مختلف و نظریه های گوناگونی وجود دارد.
یکی از تفاوت های عمده میان انبار حافظهٔ کوتاه مدت (یا حافظهٔ اولیه) و انبار حافظهٔ دراز مدت (یا حافظهٔ ثانویه) تفاوت ظرفیت آن ها است. برای حافظهٔ دراز مدت حد شناخته شده ای وجود ندارد، ولی بنابر استدلال میلر (۱۹۵۶) در مقالهٔ بسیار مهمش، تقریباً بیش از هفت قطعه اطلاعات (یعنی واحدهای آشنای اطلاعات) را نمی توان در هر زمان در حافظهٔ کوتاه مدت ذخیره کرد. فکر انبارهای مجزای حافظهٔ کوتاه مدت و دراز مدت در چند نظریهٔ عمدهٔ حافظه گنجانده شده است. قویترین حمایت از این فکر برخاسته از تحقیقات مربوط به بیماران فراموشکار است.
به طور خلاصه، کشف شده که حافظهٔ دراز مدت بیشتر بیماران فراموشکار به شدت آسیب دیده است در حالی که حافظهٔ کوتاه مدت اغلب ایشان سالم است. البته تعداد کمی از بیماران فراموشکار وجود دارند که برخلاف اغلب بیماران از نظر حافظهٔ کوتاه مدت دچار کاستی اند، ولی حافظهٔ دراز مدت آن ها سالم است. بدون قبول تمایز میان نظام حافظهٔ کوتاه مدت و دراز مدت نمی توان برای این یافته ها دلیل موجهی اقامه کرد.
داده های حسی (احساس، دیدن و..)
مرور داده های مربوط به حافظه بلند مدت
داده های مربوط به پردازش در حال انجام را در مدت زمان کوتاهی نزدیک به سی ثانیه می تواند در خود نگه دارد.
دربارهٔ چگونگی کارکرد حافظه کوتاه مدت همچنان بحث های مختلف و نظریه های گوناگونی وجود دارد.
یکی از تفاوت های عمده میان انبار حافظهٔ کوتاه مدت (یا حافظهٔ اولیه) و انبار حافظهٔ دراز مدت (یا حافظهٔ ثانویه) تفاوت ظرفیت آن ها است. برای حافظهٔ دراز مدت حد شناخته شده ای وجود ندارد، ولی بنابر استدلال میلر (۱۹۵۶) در مقالهٔ بسیار مهمش، تقریباً بیش از هفت قطعه اطلاعات (یعنی واحدهای آشنای اطلاعات) را نمی توان در هر زمان در حافظهٔ کوتاه مدت ذخیره کرد. فکر انبارهای مجزای حافظهٔ کوتاه مدت و دراز مدت در چند نظریهٔ عمدهٔ حافظه گنجانده شده است. قویترین حمایت از این فکر برخاسته از تحقیقات مربوط به بیماران فراموشکار است.
به طور خلاصه، کشف شده که حافظهٔ دراز مدت بیشتر بیماران فراموشکار به شدت آسیب دیده است در حالی که حافظهٔ کوتاه مدت اغلب ایشان سالم است. البته تعداد کمی از بیماران فراموشکار وجود دارند که برخلاف اغلب بیماران از نظر حافظهٔ کوتاه مدت دچار کاستی اند، ولی حافظهٔ دراز مدت آن ها سالم است. بدون قبول تمایز میان نظام حافظهٔ کوتاه مدت و دراز مدت نمی توان برای این یافته ها دلیل موجهی اقامه کرد.
wiki: حافظه کوتاه مدت