کلمه جو
صفحه اصلی

بدهیات

فرهنگ فارسی

اشیائی که علم آنها موقوف بتفکر نباشد چنانکه واحد نصف اثنین است و کل اعظم است از جزئ بدیهیات .

لغت نامه دهخدا

بدهیات. [ ب َ دَ هی یا ] ( ع اِ ) ج ِ بدیهة .اشیائی که علم آنها موقوف بتفکر نباشد چنانکه واحد نصف اثنین است و کل اعظم است از جزء. بدیهیات. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ). و رجوع به بدیهیات شود.


کلمات دیگر: