آنکه در بیابان بمیرد و احوالش کسی را معلوم نشود ٠ هلاک شده در بیابان ٠
بیابان مرگ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بیابان مرگ. [ م َ ] ( ص مرکب ) آنکه در بیابان بمیرد و احوالش کسی را معلوم نشود. ( آنندراج ). هلاک شده در بیابان. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
در جهان یا رب بیابان مرگ باد
هرکه ما را رهنمون کس کند.
در جهان یا رب بیابان مرگ باد
هرکه ما را رهنمون کس کند.
ملافوقی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: