کلمه جو
صفحه اصلی

منوچهر ستوده

دانشنامه عمومی

منوچهر ستوده (۲۸ تیر ۱۲۹۲ تهران – ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ شهرستان عباس آباد) ایران شناس، جغرافی دان تاریخی، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجستهٔ ایرانی بود.از او حدود ۶۰ جلد کتاب و نزدیک به ۳۰۰ مقاله به جا مانده است. او نخستین ایرانی است که اولین فرهنگ گویشی را به چاپ رسانید.
فرهنگ گیلکی، با مقدمهٔ ابراهیم پورداود
فرهنگ کرمانی
فرهنگ بهدینان، با مقدمهٔ ابراهیم پورداوود
حدود العالم من المشرق الی المغرب (تصحیح)
دیوان امیر پازواری (تصحیح)، با همکاری محمد داودی
مهمان نامهٔ بخارا (تصحیح)
جغرافیای اصفهان
فرهنگ سمنانی، سرخه ای، لاسگردی، سنگسری، شهمیرزادی
عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات (تصحیح)
قلاع اسماعیلیه در رشته کوه های البرز
تاریخ گیلان و دیلمستان
از آستارا تا استرآباد در ده جلد، شامل آثار و بناهای تاریخی گیلان و مازندران و گلستان که هرکدام قریب به هشتصد صفحه است
فرهنگ نائینی
تاریخ بدخشان
تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس
سفرنامهٔ گیلان ناصرالدین شاه قاجار
جغرافیای تاریخی شمیران
اسناد خاندان خلعتبری، با مقدمهٔ مجتبی رضوانی
منوچهر ستوده در تاریخ ۲۸ تیر ۱۲۹۲ در تهران متولد شد. پدرش خلیل نام داشت و در بازارچه سرچشمه، کوچ صدیق الدوله از بخش عودلاجان از محله های قدیم تهران زندگی می کردند. خانواده اش اصالتاً اهل مازندران بودند. پدربزرگ او آقا شیخ موسی از یاسل نور که منطقه ای ییلاقی و کوهستانی است با پسرعموهایش به تهران آمد. مادرش اهل تفرش بود. و غلامحسین صدیقی نوه عموی او بود.
ستوده تا چهارسالگی در محله سرچشمه زندگی کرد. در هفت سالگی به مدرسه ابتدایی آمریکایی رفت و دوره شش ساله ابتدایی را در این مدرسه گذراند.
ستوده در دوران تحصیل در دبیرستان البرز کتابدار کتابخانهٔ دبیرستان هم بود. سال ۱۳۱۳ وارد دانشسرای عالی شد و نزد استادانی چون سید محمد مشکات و علی اکبر شهابی درس خواند. نخستین مقاله خود را در ۱۳۱۵ دربارهٔ «مطالعات تاریخی و جغرافیایی- مسافرت به قلعه الموت» نوشت. زمانی که درسش تمام شد، اگرچه پدرش اعتقاد داشت که او باید کار کند اما خودش به ادامه تحصیل اصرار کرد و بنابراین به دانشسرای عالی رفت.

نقل قول ها

منوچهر ستوده (۱۹ ژوئیه ۱۹۱۳، تهران – ۸ آوریل ۲۰۱۶، چالوس) ایران شناس، جغرافی دان تاریخی، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجستهٔ ایرانی بود.
• «خوره دائرةالمعارف نویسی ۴۰–۵۰ سالی است که به جان ما افتاده است. دایرة المعارف الان در ایران مد شده است و برای هر شهرستان یک دایرة المعارف می نویسند کار بسیار ناقص است... منظور از گیلان شناسی و کرمان شناسی و مازندران شناسی و یزدشناسی و آذربایجان شناسی و خراسان شناسی این نیست که هر یک برای خود دائرةالمعارف جداگانه بنویسند و فردا بر سر بزرگان و دانشمندان و شعرا که متعلق به هیچ کشوری نیستند مناقشه و مجادله راه بیندازند...» -> مصاحبهٔ منتشر شده در روزنامه ایران
• «هر کاری عشق می خواهد؛ اگر عشق در کسی باشد می رود دنبالش نه قابل تلقین است نه قابل وعظ و اندرز و نصیحت. وسایل در من جمع بوده است از همین آستارا تا خلیج حسینقلی را حداقل ۲۴۰ دره اش را رفتم تا آخر دره و برگشتم... عشق و کشش است که انسان را به همه جا می کشاند.» -> مصاحبهٔ منتشر شده در روزنامه ایران


کلمات دیگر: