کلمه جو
صفحه اصلی

امیل دورکیم

دانشنامه عمومی

داوید امیل دورکهایم (David Émile Durkheim - تلفظ فرانسوی: ​) (زاده ۱۵ آوریل ۱۸۵۸ - درگذشته ۱۵ نوامبر ۱۹۱۷)، جامعه شناس بزرگ قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم است. به عقیدهٔ بسیاری، دورکیم بنیان گذار جامعه شناسی به شمار می رود. هرچند آگوست کنت به عنوان واضع واژهٔ جامعه شناسی شناخته می شود، ولی اولین کسی که توانست کرسی استادی جامعه شناسی را تأسیس کند، دورکیم بود. وی همچنین مؤسس سال نامهٔ جامعه شناسی در فرانسه است.
جورج ریتزر: نظریه جامعه شناختی (مارکس، دورکیم، وبر، زیمل)، ترجمه عزیزالله علیزاده، تهران: فردوس، ۱۳۹۳، ۲۴۸ صفحه. شابک: ۶-۵۰۹-۳۲۰-۹۶۴-۹۷۸.
دورکیم در شهر اپینال شهرستان لورن واقع در امپراتوری دوم فرانسه متولد شد. وی از تبار فقهای ریشه دار یهودی بود. در دوران جوانی علاوه بر گذران تحصیلات عادی در مدارس غیر مذهبی، زبان عبری، عهد عتیق و تلمود را نیز فراگرفت. وی چندی پس از کسب تأییدیهٔ سنتی کلیمی در سنّ سیزده سالگی، تحت تأثیر یک معلم زن کاتولیک به کاتولیسیسم علاقه پیدا کرده بود، اما دیری نپایید که او از هر گونه تعلق مذهبی دست کشید و یک لاادری شد.
دوران متوسطه را در دبیرستان اپینال و سپس دبیرستان لیسه لویی لوگران پاریس گذراند. وی پس از دو بار ناکامی در امتحانات ورودی اکول نرمال سوپریور، در ۱۸۷۹ وارد این مدرسهٔ عالی شد. هم ورودی های او در این سال از مستعدترین های قرن نوزدهم بودند و بسیاری از همکلاسی هایش مانند آنری برگسون و ژان ژورس بعدها به چهره های بزرگ روشنفکری تاریخ فرانسه تبدیل شدند.
امیل دورکیم در در ۱۵ نوامبر ۱۹۱۷ بر اثر سکته مغزی در پاریس درگذشت. جسد او در گورستان مون پارناس در پاریس دفن شد.

نقل قول ها

داوید امیل دورکیم (به فرانسوی: David Émile Durkheim)، (زادهٔ ۱۵ آوریل ۱۸۵۸ - درگذشتهٔ ۱۵ نوامبر ۱۹۱۷)، جامعه شناس فرانسوی قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم است.
• «علم بود و نه دین که به بشر آموخت که چیزها پیچیده اند و درکشان آسان نیست»دورکیم، امیل، ، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز، چاپ اول ۱۳۸۳، ISBN 9643056937 -> صور بنیانی حیان دینی
• «وقتی آداب و رسوم کافی هستند. قوانین غیرضروری هستند وقتی آداب و رسوم ناکافی هستند. قوانین غیرقابل اجرا هستند.»• «آزادی زایید قاعده بندی است. من فقط هنگامی می توانم آزاد باشم که دیگری نتواند از برتری جسمانی. اقتصادی یا هر نوع برتری دیگرش بر من برای دربند کشیدن من و از بین بردن آزادی ام بهره گیرد.»• «دانشمند اجتماعی علاوه بر کار دقیقاً علمی اش وظیفه دارد که در صحنه عمومی کشور نیز نقش ایفا کند.»• «پدیده های اجتماعی با برقرار کردن روابط متقابل میان افرادواقعیتی را می سازند که دیگر نمی توان آن را بر حسب خواص کنشگران اجتماعی توجیه کرد.»• «جامعه را نمی توان محصول تمایل افراد به بده و بستان با همدیگر در جهت کسب بیشترین شادمانی دانست مردم بدون ضابطه داد و ستد و بده و بستان نمی کنند بلکه در این زمینه از یک الگوی هنجار بخش پیروی می نمایند زیرا انسان ها پیش از قرارداد بستن و عملی کردن آن. باید در مورد معنای قرارداد توافق داشته باشند این توافق جمعی پیش از بستن قرارداد که همان عنصر غیر قراردادی قرارداد است چهارچوب نظارت هنجاربخش را می سازد. بدون تنظیم اجتماعی و نوعی نظام تصویب مثبت یا منفی هیچگونه داد و ستد و مبادله ای نمی تواند رخ دهد.»• «راه دوم تعریف واقعیت اجتماعی از روی نشر آن در داخل گروه معینی است به شرطی که این خصیصه را نیز اضافه کنیم که واقعیت اجتماعی مستقل از صورت های فردی ای که هنگام انتشار به خود می گیرد وجود دارد. این تعریف دوم صورت دیگری از تعریف اول است زیرا وقتی شیوه رفتاری که بیرون از شعور فردی وجود دارد تعمیم می یابد این تعمیم بدون تحمیل میسر نیست.»


کلمات دیگر: