کلمه جو
صفحه اصلی

سیر و سلوک

فرهنگ فارسی

در لغت بمعنی طی طریق و راه پیمودن و ریاضت کشیدن و در تصوف آداب و رسوم و کیفیت مقامات و احوال و چگونگی در طریقت است .

لغت نامه دهخدا

سیر و سلوک. [ س َ / س ِ رُ س ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِمرکب ) در لغت به معنی طی طریق و راه پیمودن و ریاضت کشیدن. || ( اصطلاح تصوف ) آداب و رسوم و کیفیت مقامات و احوال و چگونگی در طریقت است و ترقی زندگی روحی را به سفر و سیر تشیبه کرده اند. و از همه تشبیهات این تشبیه جامعتر است. صوفی که در طلب خدا پابه راه میگذارد خود را «سالک »، «راهرو» و «مرد راه »مینامد. سالک در طی طریق از همان لحظه ای که به راه میافتد و در پی تکمیل خود برمی آید، در راه وصول بمنظور و مقصود خویش از منازل و مراحل گوناگونی میگذرد ومانند مسافرین جهان پیما هر دم با منظره مخصوصی مواجه میشود و در هر قدمی مثلی می یابد به نشیب ها و فرازها برمیخورد. ( از تاریخ عصر حافظ ج 2 ص 206 ). طی کردن مراحل جهت تهذیب و تصفیه نفس ؛ این طی مراحل را سیر و سلوک میخوانند، و سالک را اهل سلوک و نیز اهل طریقت هم مینامند. البته طی مراحل طریقت در هر نوع سیرو سلوک مستلزم شناخت چهار امر است : 1- راه و شناخت آن 2- رونده و شناخت آن 3- مقصد و شناخت آن 4- راهنما و شناخت آن. بدینگونه سالک که رونده است ، غیر از راه و مقصد باید هم خود را بشناسد و هم راهنمای خود را، و به اعتقاد صوفیه بی حصول این شرط البته سلوک تمام نیست و یا فایده ای از آن حاصل نمی شود. نزد محققان صوفیه سلوک عبارت است از سیر در مراتب وجود به قصد وصول به کمال که در واقع عبارت است از نیل به حقیقت. از این رو سالک هرچند در منتهای سیر الی اﷲ [ = سیر به سوی خدا ] به حق میرسد، اما سیر او با وصول به حق تمام نیست... ( از دائرة المعارف فارسی ) :
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
به در صومعه با بربط و پیمانه روم.
حافظ.

دانشنامه عمومی

سیر و سلوک .(ترکیب عطفی، اِمرکب) در لغت به معنی طی طریق و راه پیمودن و ریاضت کشیدن .(لغت نامه دهخدا) یعنی پیمودن راه و سیر، یعنی تماشای آثار و خصوصیات منازل و مراحل بین راهنبو
حقیقت سیرو سلوک چیزی جز سفر نیست سفر به سوی کمال انسانی که همان عرفان و لقای الهی است. این سفر آگاهی هایی می طلبد و زمانی دارد و زبانی مبدئی دارد و مقصدی مقاطعی دارد و منازلی آدابی دارد و آفاتی مرکبی میطلبد و راکبی همراهانی دارد و راهزنانی راهنمایی میخواهد و توشه راهی حالاتی به ارمغان می آورد و مقاماتی و همه این ها نیازمند بحث و بررسی استدر حقیقت حرکت انسان در درون خود و گذشتن از نفس حیوانی و رسیدن به نفس انسانی وعبور از نفس انسانی و رسیدن به مبدا هستی و به ظهور رسیدن صفات خدای تعالی در انسان را میتوان سیر وسلوک نامید در دید سالکان انسان ازقبل از ورود به عالم خاکی نزد حق تعالی است بعد از حرکت و نزول به دنیا گرفتار مانع هایی میشود نسبت به خدا یا همان مکان و موضعی که قبل از ورود به دنیا داشته این موانع همان حجاب نامیده میشود که به ظلمانی (تعلقات مادی و اخلاق رذیله)و حجاب نورانی تقسیم میشود که سالک الی الله با پاره کردن این حجاب ها به لقای حق نائل میگردد.
برخی در تبیین سیر و سلوک گفته اند: «سلوک عبارت از سیر الی الله، و سیر فی الله است، سیر الی الله نهایت دارد، امّا سیر فی الله نهایت ندارد، یعنی سلوک عبارت از رفتن است، از اقوال و افعال و اخلاق بد، یا اقوال و افعال و اخلاق نیک و از هستی خود، به هستی خدای، چون سالک با اقوال و افعال و اخلاق نیک ملازمت نماید، انوار معارف بر وی ظاهر می گردد و حقایق اشیاء گاهی بر وی منکشف شود و از هستی خود بمیرد و به هستی خدای زنده گردد.»

دانشنامه آزاد فارسی

سیر در لغت به معنای حرکت کردن و سلوک به معنای رفتن در راهی، و روش و رفتار در اصطلاح عرفا عبارت است از سیر در مراتب وجود به قصد وصول به کمال. سالک کسی است که تحت ارشاد و مراقبت پیر و شیخ، مراحل تهذیب و تصفیۀ نفس را می گذراند و در نهایت به مقام فنا نایل می آید. این طی مراحل را سیروسلوک می نامند. هرچند سالک در نهایت سیر خود به فنای در حق نایل می آید، اما سیر او با وصول به حق تمام نیست؛ سیر فی الله، سیر در خدا، در پیش است که نهایتی بر آن مفروض نیست. سالک باید از منازل رذائل و مشتهیات نفسانی، لذات، مألوفات و علاقات جسمانی و نفسانی عبور نماید و از اخلاق و صفاتی که موجب نقص، تقیّد و عدم وصول به مبداء است، اعراض نماید وگرنه به حقیقت نایل نمی شود.
شرایط سلوک. برخی شرایط سلوک را، ترک، توبه، خلوت، صمت، عزلت، صلح، جوع، مجاهدت، ورع، زهد، خوف، رجاء، حزن، شب زنده داری، خشوع و تواضع ذکر کرده اند. خواجه عبدالله در منازل السائرین ۱۰۰ مرتبه و منزل کلّی تمیز داده و هریک را به سه درجه تقسیم کرده است که در مجموع به ۳۰۰ می رسد. گفته اند سیروسلوک بدون شیخ و استاد کامل که خود جمیع مراحل طریقت را طی نموده و در افعال و صفات و ذات، مظهر حق تعالی شده است میسّر نیست، زیرا سلوک دشواری ها و پیچیدگی هایی دارد که سالک به تنهایی توانایی عبور از همۀ آن ها را ندارد و در هر مرحله نیازمند دستگیری مرشد کاملی است که این گره ها را بر او بگشاید و مسیر او را هموار کند. عارفان مراحل سیروسلوک به سوی حق را به چهار مرحله یا چهار سفر تقسیم کرده اند که به اسفار اربعه معروف است. این سفرها عبارت اند از سفر اول، سیر من الخلق الی الحق، یعنی از خلق به سوی حق رفتن. سالک در این سفر حجاب های ظلمانی و نورانی را کنار می زند و در انتهای سفر همۀ آفریدگان را ظهور حق می بیند و وجه الله بر او منکشف می گردد و دیدار جمال حق میسّر می گردد و مقصود از کنارزدن حجاب های ظلمانی، رسیدن از مقام نفس به مقام قلب است. سفر دوم، سیر من الخلق الی الحق بالحق است؛ در این سفر، سالک در کمالات اسماءالله و صفات ذات می نگرد و استکمال می یابد و مظهریت صفات حق پیدا می کند. سفر سوم، سیر من الحق الی الخلق بالحق است؛ سالک در این سفر از ذات حق به مراتب افعال حرکت می کند و در عوالم جبروت و ملکوت و ناسوت سفر می کند و به تمام حقایق ممکنات آگاهی می یابد. سفر چهارم، سفر من الخلق الی الخلق بالحق است؛ سالک در این سفر حقیقت وجودی تمام آفریدگان را مشاهده می کند و آثار و لوازم آن ها را درک می کند و شرایط و طرق رسیدن به حقیقت را می داند و روندگان را ره می نماید. دیدگاه عرفای شیعی این است که انبیاء و اولیاء در جهان نماینده و حافظ این طریق اند. از آن جا که باطن مسبوق به ظاهر است، و پیش از استحکام نظر، طی طریق میسر نمی گردد؛ اشخاصی که در عقل و نظر ناقص اند و توان مطابقت موازین با مصادیق و کلیات با جزئیات را ندارند و چه بسا به آداب سنن و شرع بی اعتنایند، و خود را صوفی و عارف نام نهاده اند، شیاد و عوام فریب اند و موجبات بدنامی تصوف و عرفان را فراهم می آورند و در همۀ دوران ها موجبات گمراهی و تباهی نفوس پاک فراوانی شده اند، لذا گام نهادن در طریق سلوک بدون تحقیق و از سر سادگی و بوالهوسی عواقب ناگواری به همراه دارد.

پیشنهاد کاربران

سیر و سلوک اصطلاحی هست عرفانی روشی هست که فرد جویای حقیقت مستلزم به اجرای آن است.
سیر در لغت عربی بمعنای رفتن و سپری کردن هست. . و در اصطلاح عرفا سیر ، یاد گیری چگونگی طی مسیر از خود به خود می باشد. و سلوک به نخ کشیدن مر وارید را گویند و در اصطلاخ عرفا سلوک عمل به تعالیم عارف و کرد نمودن تعالیم استاد می باشد که قدم به قدم منجر به بازیابی حقیقت وجود خود شده و فرد سالک را بمقام خود شناسی می رساند . . . سیر و سلوک دو اصلی هستند که بکار گیری همآهنگ آنها یعنی کشف علم . . . و عمل بدان . . . از اصول عرفان اسلامی می باشد.

Progress


کلمات دیگر: