کلمه جو
صفحه اصلی

حب النفط

فرهنگ فارسی

حبی است که ساختنش را به افلاطون نسبت دهند و از ترکیب حرمل و هلیله زرد و اشق گاوشیر و تخم حنظل و جندبیدستر و انزروت و مقل ارزق ساخته میشده ودر طب قدیم درتداوی نقرس و قولنج معدی و درد مفاصل و ناراحتیهای اعصاب بکار می رفته است .

لغت نامه دهخدا

حب النفط. [ ح َب ْ بُن ْ ن َ ] ( ع اِ مرکب ) ضریر انطاکی گوید: نسبت آن به افلاطون کنند و آن قوی الفعل باشد و هر بیماری سرد را مانند فالج و لغوه و بادها و نقرس و قولنج و امراض معده و نسا و مفاصل سودمند بود و قوت آن تا سه سال برجای ماند و شربت آن تا دو درهم است. و رازی گوید: مضر کبد است و مصلح آن آب زبیب باشد. و به اعتقاد اسحاق ، مفتح بواسیر بود و این قول درست تر از قول پیشین است لکن مصلح آن را نیاورده است و به عقیده من بی شبهه ، اصلاح آن با کتیرا و آب عناب است و صنعت آن بدین گونه است : صبر پانزده درهم ، ماهیزهره ، هلیله زرد، تخم حرمل ، صمغ سذآب ( و اگر یافته نشود دو برابر آن اشق )، جاوشیر، مقل ازرق ، سکبینج ، تخم حنظل ، جند بیدستر، انزروت. از هر یک ده درهم و در نسخه ای تربد، عود سوس ( ؟ ) از هر یک هفت درهم و در صورت عدم افراط بلغم ، صواب ترک این دو باشد. وهمچنین است افتیمون اگر سودائی در کار نبود. و گاه حلتیت و حب الغار آمیزند و آن وقتی است که تب در بیمار باشد یا آنکه مرض پس از نوشیدن زهری یا گزیدگی جانوری پدید آمده بود، همه را نرم بسایند و با نفط سپیدبسرشند. و گاه باشد که صمغها را با آبی گرم حل کنند. و در قرابادین رومی خواندم که : داروها را با عسل خمیر کنند، لکن این خطاست و پرهیز از آن واجب است چه پیه گرده را آب کند. گاه بر داروهای مزبور شیطرج و قاقله و بوزیدان و ایارج مزید کنند از هر یک پنج درهم و سود آن در این حال برای اوجاع بارده خاصه نقرس بیشتر گردد. صاحب تحفه گوید: منسوب به جالینوس و او قوی الفعل است و نافع جهت هر مرض بارد مثل فالج و بادها و نقرس و قولنج و امراض معده و عرق النساء و مفاصل و قوتش تا دو سال باقی است و شربتش تا دو درم ، و رازی نقل کرده : که مضر جگر است ، و مصلح او زیت. و اسحاق نقل کرده که تفتیح بواسیر کند. و مؤلف تذکره بر این است که این اصلح است از اول ، و مصلح آن کتیرا و ماءالعناب است. ( تحفه حکیم مؤمن باب 2 از قسم 2 ).


کلمات دیگر: