کلمه جو
صفحه اصلی

جان بر

فرهنگ فارسی

کسی که میرهاند جان خود را

لغت نامه دهخدا

جان بر. [ جام ْ ب َ ] ( نف مرکب ) کسی که میرهاند جان خود را. ( ناظم الاطباء ) : که احدی از آنها از دست آن ملعون جان بر نشد. ( مجمل التواریخ گلستانه ).
دل جان بر نمییابم ز دست تیغ مژگانش
بدور چشم او پیمانه ها لبریز می بینم.
طالب آملی ( از بهار عجم ).


کلمات دیگر: