کلمه جو
صفحه اصلی

داس درو

فرهنگ فارسی

داسی خاص بریدن غلات

لغت نامه دهخدا

داس درو. [ س ِ دِ رَ / رُو ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) داسی خاص بریدن غلات. رجوع به داس شود. || درو شده به داس. دروده بداس. ( شعوری ج 1 ص 425 ).


کلمات دیگر: