کلمه جو
صفحه اصلی

بلز پاسکال

فارسی به انگلیسی

pascal

Pascal


دانشنامه عمومی

بلِز پاسکال (به فرانسوی: Blaise Pascal) ‏ (زادهٔ ۱۹ ژوئن ۱۶۲۳ - درگذشتهٔ ۱۹ اوت ۱۶۶۲) ریاضی دان، فیزیک دان و فیلسوف فرانسوی است که در سال های پایانی عمر کوتاهش به الهیات روی آورد.
Essai pour les coniques (۱۶۳۹)
Experiences nouvelles touchant le vide (۱۶۴۷)
Traité du triangle arithmétique (۱۶۵۳)
Lettres provinciales (۱۶۵۶–۵۷)
De l'Esprit géométrique (۱۶۵۷ or ۱۶۵۸)
Écrit sur la signature du formulaire (۱۶۶۱)
Pensées (ناتمام در زمان فوتش)
پاسکال در سه سالگی مادرش را از دست داد و تحت آموزش پدرش قرار گرفت. کارهای اولیهٔ پاسکال در علوم طبیعی و کاربردی بود که وی در آنجا نقشی مهم در ساخت ماشین حسابهای مکانیکی و مطالعه سیالات داشت. وی همچنین با عمومیت دادن کار اِوانجِلیستا توریچِلی نقشی مهم در توضیحِ مفهوم فشار و خلأ نیز ایفا کرد. پاسکال همچنین در دفاع از روش علمی نوشته های باارزشی دارد.پاسکال به ایجاد دو زمینهٔ جدید تحقیقاتیِ مهم کمک کرد. وی در ۱۶ سالگی رساله ای مهم در باب هندسه تصویری نوشت و در زمینه تئوری احتمال از ۱۶۵۴ با پیر دی فرما مکاتباتی داشت. پاسکال همچنین نقش چشمگیری در پیدایش اقتصاد مدرن و علوم اجتماعی داشت.
پاسکال، به دنبال تجربهٔ یک وضعیت عرفان در ۱۶۵۴، کارهای علمی خود را رها کرد و باقیِ عمر خود را وقفِ فلسفه و الهیات کرد. دو اثر مشهور وی، Lettres provinciales و Pensées حاصلِ این دوران هستند. پاسکال سال ها از بیماری رنج می برد و مرگ زودهنگام وی ۲ ماه پس از سی ونهمین سالروز تولدش به علایق و خواسته های او پایان داد.
پاسکال در منطقهٔ کلِرمون-فِران در ناحیهٔ اوورنی در فرانسه متولد شد. در سه سالگی، مادرش، آنتونیت بگن را از دست داد. پدرش، اتین پاسکال (۱۶۵۱-۱۵۸۸)، قاضی و عضو Petite noblesse بود و به علوم و ریاضی علاقه داشت. بلز پاسکال برادر ژاکلین پاسکال بود و دو خواهر دیگر داشت که تنها یکی از آن ها به نام ژیلبرت دوران کودکی را به سلامت طی کرد.

نقل قول ها

بلز پاسکال (زادهٔ ۱۹ ژوئن ۱۶۲۳ - درگذشت ۱۹ اوت ۱۶۶۲) فیلسوف، فیزیکدان و ریاضی دان فرانسوی بود.
• «شرارتی بالاتر از انسان سر نمی زند، مگر آن که از روی اعتقادات مذهبی اش باشد.»• « هرچه اندیشه ی شما بزرگ باشد به همان اندازه بیشتر به اندیشه های دیگران احترام می گذارید.افراد معمولی تفاوتی بین انسانها نمی بینند.»7• « مردم عموماً با دلایلی که خودشان کشف کرد ه اند بهتر متقاعد می شوند تا دلایلی که به ذهن دیگران رسیده است. » 10• « آیا می خواهید حرفهای شما را باور کنند؟ از خود سخن نگویید.» ص 44• « ما دوست نداریم که دیگران ما را فریب دهند، ولی از فریب دیگران هم عبرت• «اگر مردم می دانستند که دیگران پشت سر شان چه می گویند، به طور حتم چهار نفر دوست در دنیا باقی نمی ماند.» ص 101• « زمان غمها و اختلافات را تسکین می دهد ،چرا که ما تغییر می کنیم و دیگر همان افراد سابق نیستیم.122• «ریشه تمام مفاسد، بیکاری است. هر حکومت و دولتی که بخواهد این (مشکل )را حل کند، باید تا حد امکان مردم را به کار گمارد.131• « سرچشمه ی همه فسادها بیکاری است؛ شیطان برای دست های بیکار، کار پیدا می کند.» 131• « همه ی گرفتاری های انسان از این است که نمی تواند تنها در اتاقی بنشیند، آرام گیرد و سکوت کند. » 139• « اگر دماغ کلئوپاترا کوتاهتر بو د ، چهره تمام مردم دنیا تغییر کرده بود.» ص 162• « من روی وجود خدا تأکید دارم. اگر وجود نداشته باشد من هرگز متوجه نخواهم شد. اگر هم وجود داشته باشد به طرز غافلگیر کننده ای خوشحال می شوم که وجود دارد.»233• « دل منطقی دارد که عقل از آن بی خبر است.» ص 277• « انسان بدون تفکر تبدیل به یک تکه سنگ یا حیوان خواهد شد.»339• « اندیشه و تفکر، پشتوانه ای بزرگ در سراسر حیات بشر است و انسان بی اندیشه و بی تفکر به ماده ای بی روح می ماند.»346• « تمامی شأن و عظمت انسان در اندیشه ی اوست.» 346• « انسان چنان ضرورتی برای دیوانگی احساس می کند ، که تلاش برای دیوانه نبودن هم منجر به شکل دیگری از دیوانگی می گردد. »414• « متولد شدم و ندانستم برای چه؟ زندگی کردم و ندانستم چگونه زندگی کنم؟ اکنون می میرم و نمی دانم چرا ؟ »• « ذهن های کوچک به چیزهای غیر معمولی توجه می کنند و ذهن های بزرگ به چیزهای معمولی. »


کلمات دیگر: