کلمه جو
صفحه اصلی

برهنگی


مترادف برهنگی : عریانی، عوری، لختی

متضاد برهنگی : پوشیدگی، مستوری

فارسی به انگلیسی

nakedness, nudity

nakedness


فارسی به عربی

تعری

مترادف و متضاد

عریانی، عوری، لختی ≠ پوشیدگی، مستوری


فرهنگ فارسی

لختی عریانی .

فرهنگ معین

( ~. ) [ په . ] (حامص . ) لختی ، عریانی .

لغت نامه دهخدا

برهنگی. [ ب ِ رَ / ب َ رَ ن َ/ ن ِ / ب ِ هََ ن َ / ن ِ ] ( حامص ) برهنه بودن. رود و روت و لخت بودن. عریانی. ( آنندراج ). بی پوشاکی. ( ناظم الاطباء ). بی جامگی. تجرد. تعری. جردة. حسور. روتی. سبلة. شرج. عراء. عری. عوری. لختی. لوتی :
زآنکه برهنگی بود زیور صبح تیغفش
صبح برهنه می کند بر تن چرخ زیوری.
خاقانی.
چون تن پوشیده گشت اندوه برهنگی مبر. ( مرزبان نامه ). موسی علیه السلام درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندرشده. ( گلستان سعدی ).
- برهنگی تیغ ؛ بی غلاف بودن آن. عریان بودن آن. بیرون بودن آن از غلاف :
تیغ در برهنگی فاش کند جوهر خویش
مصلحتهاست درین شیوه عریانی ما.
طالب آملی ( از آنندراج ).
|| ( اصطلاح زمین شناسی ) سایش زمین بواسطه عوامل مختلف طبیعی : آفتاب ، باد،باران ، یخبندان ، آبهای جاری ، یخهای متحرک و دریا. ( دایرة المعارف فارسی ).

فرهنگ عمید

لختی، لخت بودن، بی پوشاک بودن.

دانشنامه عمومی

برهنگی نوعی رفتار انسانی است که از نپوشیدن لباس حاصل می شود و مخالف پوشیدگی است. برهنگی تحت تأثیر فرهنگ ها و مذاهب گوناگون در میان جوامع انسانی رواج دارد. پوشیدن لباس یکی از ویژگی های بارز انسانی است که از نیارهای کارکردی انسان مانند حفاظت در برابر اشیا و سرما پس از از دست دادن مو و مهاجرت به مناطق سردتر به وجود آمد.
برهنه گرایی
عریان شدن در مکان های عمومی مانند ساحل برهنه گرایی یا خیابان را می گویند.
ممکن است افراد در تنهایی، به طور کامل عریان شوند تا راحت تر باشند به هر دلیلی بعضی به دلیل لذت جنسی و بعضی به دلیل خوابیدن بهتر و…
در برخی از آئین ها مانند جین، مراسمی دارند که فرد باید در آن عریان شرکت کند.

نقل قول ها

برهنگی نپوشیدن پوشاک است.
• «آزادی فرد تابعِ امنیّت عمومی است؛ در آمریکا و بریتانیا با از میان رفتنِ حمایتِ جغرافیایی، استقلالِ فردی رخت بر می بندد. بی بندوباری جنسی نیز با زیاده روی های خود، به درمانِ خویش خواهد پرداخت؛ شاید فرزندان بی لجام ما در طولِ عمر خود شاهد باشند که نظم و نجابت خواهان پیدا کرده است، و سرانجام پوشیدگی دلپذیرتر از برهنگی خواهد شد.»درس های تاریخ فصلِ «اخلاق و تاریخ» -> ویل دورانت
• «برای جذابیت، لازم نیست برهنه باشی.» -> نیکول کیدمن
• «غرورِ طاووس، جلال خداست/شهوتِ بز، فضل خداست//خشم شیر حکمت خداست/برهنگی زن، اثرِ خداست.» -> ویلیام بلیک
• «فراموش نکن که زمین از لمس کردن پاهای برهنه ات لذت می برد و باد مشتاق بازی کردن با موهایت است.» -> جبران خلیل جبران
• «من شدم عریان ز تن او از خیال/می خرامم در نهایات الوصال.» -> مولوی
• «ز اوصاف خود گذشتم وز خود برهنه گشتم/زیرا برهنگان را خورشید زیور آمد.» -> مولوی
• «در شط حادثات برون آی از لباس/که اول برهنگی است که شرط شناوری است.» -> اثیرالدین اخسیتکی
• «جامه از بهر عورت عامه است/خاصگان را برهنگی جامه است/... مر زنان را برهنگی جامه است/خاصه آن را که شوخ و خودکامه است.» -> سنایی
• «خوش است حس که در پرده حیا باشد/که بدنماست پریزاد خودنماباشد//برهنگی نشود پرده شرافت ذات/چه نقص دارد اگر کعبه بی قبا باشد.» -> صائب تبریزی
• «زیبایی بدنی برهنه تنها از سوی نژادهای انسانی پوشش پیشه حس می شود.» The Book of Disquie -> فرناندو پسوآ
• «آدم و زنش هر دو برهنه بودند و این را شرم آور نمی دانستند.»/«آنگاه چشمان هر دوِ ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند. پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتن ساختند.» -> کتاب مقدس. پیدایش ۲:۲۵ و ۳:۷

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برهنگی حالت بدون پوشش بودن بدن را می گویند.
برهنگی، لخت و بدون پوشش بودن بدن است .

کاربرد کلمه برهنگی در فقه
احکام آن به مناسبت در بابهای طهارت، صلات، نکاح و حدود آمده است.

← برهنگی و طهارت
۱. ↑ قواعد الاحکام ج۱، ص ۲۱۱.
...


کلمات دیگر: