کلمه جو
صفحه اصلی

بی شرم


مترادف بی شرم : بی آزرم، بی حیا، بی عار، پررو، بی چشم ورو، چشم دریده، شوخ چشم، گربز، گستاخ، وقیح

متضاد بی شرم : باحیا

فارسی به انگلیسی

baldfaced, barefaced, brazen, rude, shabby, shameless, unblushing


shameless, impudent


shameless, impudent, baldfaced, barefaced, brazen, rude, shabby, unblushing

فارسی به عربی

دعي , کومة , وقح


دعی , کومة , وقح
جریء

مترادف و متضاد

بی‌آزرم، بی‌حیا، بی‌عار، پررو، بی‌چشم‌ورو، چشم‌دریده، دریده، شوخ‌چشم، گربز، گستاخ، وقیح ≠ باحیا


audacious (صفت)
بی پروا، متهور، بی باک، بی شرم

brassy (صفت)
بدل، بی شرم، پر رو، بی تدبیر، برنگ برنج، برنج مانند

brash (صفت)
گستاخ، متهور، بی شرم، عجول و بی پروا، بی حیا

brazen (صفت)
بی باک، بی شرم، برنجی

shameless (صفت)
بی شرم، بی حیا، عاری از شرم

unabashed (صفت)
گستاخ، بی شرم

immodest (صفت)
جسور، گستاخ، بی شرم، پر رو، بی عفت، نا نجیب، مستهجن

barefaced (صفت)
گستاخ، بی شرم، پر رو، روباز

malapert (صفت)
جسور، گستاخ، بی شرم

brazen-faced (صفت)
بی شرم، پر رو، سنگ روی، عاری از شرم

فرهنگ فارسی

( صفت ) بیحیا بی آزرم .

لغت نامه دهخدا

بی شرم. [ ش َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + شرم ) بی حیا و بی حجاب. ( آنندراج ). بی حیا. بی آزرم. ( ناظم الاطباء ). بی چشم و رو. وقیح. صفیق. پررو. بی آبرو.شوخ. بی عفت. وقاح. وقح. بذی. بذیه. سترگ. سخت روی. خلیعالعذار. جلع. جلعم. ( یادداشت مؤلف ) :
چشم بی شرم تو گر روزی برآشوبد ز درد
نوک خارش جاکشو باد ای دریده چشم و....
منجیک.
چنان دان که بی شرم بسیارگوی
ندارد بنزد کسان آبروی.
فردوسی.
چنین گفت کانکو بود بردبار
بنزدیک او مرد بی شرم خوار.
فردوسی.
بگوی آن دو بی شرم ناپاک را
دو بیداد بدمهر بی باک را.
فردوسی.
ای فرومایه و در... هل و بی شرم و خبیث
آفریده شده از فریه و سردی و سنه.
لبیبی.
یکی مؤاجر بی شرم و ناخوشی که ترا
هزار بار خرنبار بیش کرده عسس.
لبیبی.
چون برخیزد طریق آزرم
گردد همه شرمناک بی شرم.
نظامی.
چه باید اینچنین بی شرم بودن
ز بهر عشق بی آزرم بودن.
نظامی.
رجوع به شرم شود.
- بی شرم شاه ؛ ظاهراً لقبی است شیرویه پسر خسروپرویز را بمناسبت کشتن پدر :
به شیروی گویند بی شرم شاه
نه این بد سزاواراین پیشگاه.
فردوسی.
- بی شرم شدن ؛ حیا و آزرم یک سو نهادن. حیا را کنار گذاردن :
سپهبد ز گفتار او نرم شد
ولیکن برادرْش بی شرم شد.
فردوسی.
- بی شرم کردن ؛ بی آبرو کردن. رسوا کردن :
چه باید خویشتن را گرم کردن
مرا در روی خود بی شرم کردن.
نظامی.
- بی شرم گشتن ؛ بی حیا گشتن. آزرم به یکسو نهادن :
یکباره شوخ دیده بی شرم گشته ایم
پس نام کرده خود را قلاش شوخ و شنگ.
سوزنی.
- بی شرم و حیا. از اتباع است. رجوع به شرم و ترکیبات آن شود.

فرهنگ عمید

۱. بی حیا، بی آزرم،.
۲. پررو.

دانشنامه عمومی

بی شرم (ابهام زدایی). بی شرم ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
بی شرم (مجموعه تلویزیونی آمریکایی)
بی شرم (مجموعه تلویزیونی بریتانیایی)

بی شرم (فیلم ۲۰۱۳). بی شرم (به هندی: Besharam) فیلمی است محصول سال ۲۰۱۳ و به کارگردانی آبیناو کاشیاپ است. در این فیلم بازیگرانی همچون رانبیر کاپور، پالاوی شاردا، ریشی کاپور، نیتو سینگ، جاوید جعفری، هیمانی شیوپوری ایفای نقش کرده اند.
۲ اکتبر ۲۰۱۳ (۲۰۱۳-10-۰۲)

بی شرم (مجموعه تلویزیونی آمریکایی). بی شرم (به انگلیسی: Shameless) نام سریال کمدی-درام ، کمدی سیاه آمریکایی می باشد که از شبکه شوتایم پخش می شود. این مجموعه از روی مجموعه ای بریتانیایی با همین نام ساخته شده است. داستان این مجموعه در شیکاگو و در محله ای با نام کاناری ویل اتفاق می افتد و فیلمبرداری آن در ساوت لاندل و بربنک، کالیفرنیا در استودیوی وارنر بروز انجام شده است. پخش این سریال از ۹ ژانویه ۲۰۱۱ آغاز گردیده است. فیلم برداری فصل دوم از ۵ ژوئیه و پخش آن از ۸ ژانویه ۲۰۱۲ آغاز شد.
وبگاه رسمی
Shameless در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
این سریال داستان خانواده ای از طبقه کارگر آمریکایی را به تصویر می کشد. فرانک گلکر که صاحب ۶ فرزند است، عموماً دائم الخمر است و فرزندانش را به امان خدا رها کرده است. در این سریال تلاش شده تا نشان دهد چگونه اعتیاد به الکل می تواند یک خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. پل ابوت، خالق این اثر می گوید: این فیلم نام من ارل است و روزنا نیست.. این داستان قشرها کم درآمد نیست. این داستان یقه آبیها نیست؛ آنها اصلاً یقه ندارند.
پیش قسمت سریال بی شرم، ۹۲۸۰۰۰ نفر بیننده داشت که این عدد بیشتر از رکورد مرگ مرا دوست دارد بود. قسمت ۳۰ این سریال ۱٫۴۵ میلیون نفر بیننده داشت و تبدیل به پرطرفدارترین سریال سال شد.

نقل قول ها

بی شرم (مجموعه تلویزیونی آمریکایی). بی شرم (به انگلیسی: Shameless) نام سریال کمدی-درام آمریکایی می باشد که از شبکه شوتایم پخش می شود. این مجموعه از روی مجموعه ای بریتانیایی با همین نام ساخته شده است.

واژه نامه بختیاریکا

سَی نَر پیشِه

پیشنهاد کاربران

چشم دریده. [ چ َ / چ ِ دَ دَ/ دِ ] ( ن مف مرکب ) کنایه از بی شرم و بی حیا باشد. ( برهان ) . چشم شوخ و شوخ چشم و بی حیا. ( آنندراج ) . بی حیا وگستاخ و بی شرم و بی ادب. ( ناظم الاطباء ) :
شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت
چشم دریده ادب نگاه ندارد.
حافظ ( از آنندراج ) .

پاچه ورمالیده
شخص گستاخ / بی حیا
مثال:
این مرتیکه از اون پاچه ورمالیده های بخوبریده است من سعی می کنم هرچهزودتر باشپرتت را بگیرم. آن وقت می خواستم. . .
( حاجی آقا – صادق هدایت )

شنگ

لور


کلمات دیگر: