عنوان یکی از محاورات اصیل افلاطون
پروتاگوراس
فرهنگ فارسی
عنوان یکی از محاورات اصیل افلاطون
لغت نامه دهخدا
پروتاگوراس . [ پْرُ / پ ِ رُ گ ُ ] (اِخ ) پروتاغوراس از سوفسطائیان یونان که در حدود 485 ق .م . در شهر ابدرا تولد یافت . در اوایل حال باربر بود وبالشکی اختراع کرد که تعادل بار را نگاه میداشت گویند ذیمقراطیس آنرا بدید وبپسندید و پروتاگوراس را به دوستی اختیار کرد و به وی فلسفه آموخت . پروتاگوراس در حدود سی سالگی به حوالی ابدرا میرفت و به اطفال دستور زبان می آموخت و قسمتی از اوقات خود را به مطالعه ٔ طبیعیات که در این عصر بسیار مورد توجه بود میگذرانید سپس برای کسب مال و شهرت به سیاحت بلاد یونان پرداخت و به اثینه شد و با رجال آن شهر مانند پریکلس ، کالیاس و اوری پید و سقراط آشنائی یافت . پریکلس فریفته ٔ جدت و غرابت آراءو عذوبت کلام او شد و غالباً به مجلس درس وی میرفت . پروتاگوراس سفری به صقلیه (سیسیل ) کرد و زمانی آنجا ببود سپس به ایتالیا رفت و چنانکه گفته اند برای مردم توریم قوانینی وضع کرد وسپس به اثینه بازگشت و چون مبلغی خطیر مزد درس میگرفت سرمایه ٔ فراوان گرد آورد. مدت اقامت او در شهرهای مذکور بدرستی معلوم نیست .روزی که در خانه ٔ اوری پیدس یا مگاکلس یا در لوقیه (لیسه ) کتاب او درباره ٔ خدایان خوانده شد فتنه ای برخاست و او را به بیدینی متهم و سپس محکوم ساختند و تألیفات وی را در میدان عمومی بدستور حکومت بسوختند و پروتاگوراس مجبور به ترک اثینه شد بقولی خواست به صقلیه رود امواج دریا او را به دیار نیستی برد و به قول دیگر در راه بمرد (به سال 411 ق .م .) دیوجانس مورخ ، کتب ذیل را در خطابه واخلاق و منطق و طبیعیات بدو نسبت کرده است : نطقی بعنوان داوری درباره ٔ مزد ، کتاب سیاست . مباحث درباره ٔ خطاهای بشر . کتاب عُقبی . کتاب حقیقت . کتاب تناقض افکار . کتاب تنازُع . خطابه ها در تهافت و جز آن . او در مواضع عام (امور عامّة) یا قیاسات مطردة و نهج کلام تحقیق کرده است و تا حدی به تشخیص جنس اسامی وازمنه ٔ افعال و انواع جمله توفیق یافته است . از تألیفات کثیره ٔ وی قطعاتی معدود بدست است . رجوع به مقاله ٔ ماله در فرهنگ علوم فلسفی فرانک و لغت نامه ٔ بزرگ مصور لاروس و فلسفه ٔ یونانیان تألیف تسِلِر شود.
پروتاگوراس . [ پْرُ / پ ِ رُ گ ُ ] (اِخ ) نام پادشاه سالامین در عصر اردشیر سوم ، اخس . او هنگام فرونشانیدن شورش فینیقیه و قبرس (351 ق .م .) به پادشاه ایران تسلیم شد و شاه او را به پادشاهی ابقاء کرد (350 ق .م .) و با آسودگی عمر خود را بسر برد.
پروتاگوراس. [ پْرُ / پ ِ رُ گ ُ ] ( اِخ ) نام پادشاه سالامین در عصر اردشیر سوم ، اخس. او هنگام فرونشانیدن شورش فینیقیه و قبرس ( 351 ق.م. ) به پادشاه ایران تسلیم شد و شاه او را به پادشاهی ابقاء کرد ( 350 ق.م. ) و با آسودگی عمر خود را بسر برد.
دانشنامه عمومی
protagor at IEP
شغل وی در جوانی باربری بود ولی عشق و علاقه به دانش سبب گردید در نزد خود خواندن و نوشتن فراگیرد و از دانشمندان بزرگ عصر خود شود. وی در جوانی به مسافرت های متعدد پرداخت و در طی یکی از مسافرت ها قایقش در اثر طوفان غرق شد و جان سپرد.
پروتاگوراس شکّاکیّت نمایانی به امکان معرفت حقیقی ابراز می داشت. می گفت: «در برابر هر استدلالی، یک استدلال متقابل هم هست.»
او عقیده داشت «آدمی نمی تواند بداند آیا خدایان وجود دارند یا نه؛ زیرا عمر بشر کوتاه و مسئلهٔ خدایان مبهم و تاریک است.»
این دهانه ۲ دهانه اقماری دارد.
نقل قول ها
• «انسان مقیاس همهٔ چیزهاست، مقیاس هستی چیزهایی که هست و مقیاس نیستی چیزهایی که نیست.»• «دربارهٔ خدایان، من مطمئن نیستم که هستند یا نیستند، و یا اینکه در شکل و هیئت به چه چیز شباهت دارند؛ زیرا خیلی چیزها هستند که مانع معرفت یقینی اند، ابهام موضوع و کوتاهی عمر بشر.»