کلمه جو
صفحه اصلی

جعفر شریف امامی

دانشنامه عمومی

جعفر شریف امامی (زاده ۲۷ خرداد ۱۲۹۱ در تهران - درگذشته ۲۶ خرداد ۱۳۷۷ در نیویورک) از سیاست مداران ایرانی دوران پهلوی بود که دو دوره نخست وزیر ایران و به مدت ۱۵ سال رئیس مجلس سنا بود..او هم چنین از مهره های اصلی تشکیل باشگاه روتاری در ایران بود.
سالنامه دنیا - ۱۳۵۴ خورشیدی - ص۵۴
مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
متن کامل خاطرات جعفر شریف امامی: حبیب لاجوردی، انتشارات صفحه سفید
جعفر شریف امامی، فرزند محمدحسین معروف به نظام الاسلام بود. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه شریف به پایان رساند. سپس وارد مدرسه آلمانی شد و دوره متوسطه را در قسمت فنی تمام کرد و از طرف وزارت راه به همراه ۳۰ نفر جهت تحصیل در رشته راه آهن به آلمان اعزام شد. پس از پایان دوران تحصیل به ایران بازگشت و در راه آهن مشغول به کار شد. اندکی بعد مجدداً از طرف وزارت راه جهت ادامه تحصیل به سوئد اعزام گشت و در سال ۱۳۱۸ به تهران بازگشت و به شغل خود ادامه داد و مراحل ترقی را در راه آهن طی کرد.
در شهریور ۱۳۲۰ توسط نیروهای متفقین به اتهام همکاری با آلمان دستگیر شد و پس از آزادی به سمت مدیرکل بنگاه مستقل آبیاری منصوب گردید. در زمان نخست وزیری سپهبد رزم آرا قریب سه ماه در سمت معاونت، مسئول وزارت راه بود که رزم آرا در ترمیم کابینه، او را به سمت وزیر راه معرفی کرد و تا اسفند ۱۳۲۹ که رزم آرا به قتل رسید، این سمت را بر عهده داشت. پس از قتل رزم آرا و انتصاب حسین علا به نخست وزیری به عنوان عضو شورای عالی سازمان برنامه انتخاب شد و در دوران حکومت مصدق در همین سمت باقی ماند و نهایتاً پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و نخست وزیری سپهبد زاهدی به سمت مدیرعامل سازمان برنامه منصوب شد.
وی در دوره دوم مجلس سنا به مدت ۲ سال نماینده تهران بود و با شکل گیری کابینه دکتر منوچهر اقبال تصدی وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت و پس از دکتر اقبال به مدت ۸ ماه در سال ۱۳۳۹ به نخست وزیری رسید. از اتفاقات دوران نخست وزیری او بهبود روابط ایران و شوروی و قطع حملات رادیویی مسکو و تجدید انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی بود، اما به دنبال اعتصاب معلمان در اعتراض به پایین بودن حقوق خود و کشته شدن یکی از فرهنگیان به نام ابوالحسن خانعلی به دست پلیس و استیضاح شدن وی در مجلس استعفا داد.

نقل قول ها

جعفر شریف امامی (۹ سپتامبر ۱۹۱۰، تهران - ۶ ژوئن ۱۹۹۸، نیویورک) از سیاست مداران ایرانی دوران پهلوی بود که در طی دو دوره، نخست وزیر ایران و به مدت ۱۵ سال، رئیس مجلس سنای ایران بود.
• «امینی بعد از من نخست وزیر شد و شروع کرد به پرونده سازی برای اشخاص مختلف، من جمله برای من، می خواست که یک پرونده درست بکند. فرستاده بود وزارت صنایع که ببینند چه کار می شود کرد که برای من یک پرونده درست بشود. آنها هم بدون آنکه بررسی بکنند و ببینند مطلب از چه قرار است، گفته بودند، «بله، این کارخانه را بدون اینکه مناقصه بدهند، ساختند و این خلاف قانون محاسبات است» و از این حرف ها... حالا تا پرونده را فرستادند به دادگستری و جریان رسیدگی اینها شروع بشود، امینی از کار افتاد. بنده هم حالا هیچ اطلاعی ندارم که یک چنین پرونده ای برای بنده در وزارت دادگستری درست شده.» -> پروژه تاریخ شفاهی ایران
• «تمام دستگاه سازمان برنامه از این بابت ناراحت بود. شرکت نفتی ها هم که با سازمان برنامه ای ها خصوصیتی داشتند یا دوست بودند، آنها همه ناراحت بودند. البته هیچ کدام هم حاضر نشده بودند که بنشینند، بپرسند، ببینند که این جریانش چه بوده؟ چه شده؟ به چه ترتیب این کارخانه ساخته شده است؟ فکر می کردند که مثلاً کارخانجات دیگری که دولت قبلاً می خرید، یک مناقصه می داد. یک کارخانه قند – فرض کنید – می خرید. پیشنهاداتی می رسید. یکی اش را انتخاب می کردند، نصب می کردند، فلان و اینها. این هم همین جور شده. حال اینکه نمی دانستند که این کارخانه بدون اینکه یک دینار اعتبار دولت در آن مطرح بشود، به وجود آمده. فقط کمکی که به این کار شد این بود که گازی که آنجا داده می شد، تا موقعی که سرمایه اینها مستهلک (نشده باشد)، پای آنها حساب نشد.» -> پروژه تاریخ شفاهی ایران


کلمات دیگر: